عشق؟! & دهکده دانلود
عشق و دوستی... & دانلودpdf-music-clip-narmafzar
درباره وبلاگ


شب سردی ست و هوا منتظر باران است وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من ماه پیشانی من دلبر بارانی من
نويسندگان
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 14:17 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

زمان کدنویسی در بسیاری از مواقع انتخاب بین یک یا چند راه پیش پای برنامه نویس قرار دارد و به اصطلاح بین چند گزینه باید یکی انتخاب شود. یکی از عمده تسهیلاتی که در اکثر (یا بهتر بگوییم تمام) زبانهای برنامه نویسی به طور پیش فرض در اختیار برنامه نویس قرار دارد همان گزینش می باشد که در اکثر کتب فارسی آن را، شرط ترجمه نموده اند ولی کلمه ی «گزینش» بهتر و درست تر می باشد به دلیل اینکه بر شرایط بهتری دلالت می نماید و دسته بندی بهتر و کامل تری به دست می دهد. در زبانهای برنامه نویسی دلفی و پاسکال هم یک سری کلمات رزرو شده(کلمات کلیدی) برای نوشتن و مدیریت گزینش ها وجود دارد که به دلیل یکسان بودن، آنها را در یک پست بررسی می نماییم.

عمده ترین دستورات گزینشی به شکل زیر دسته بندی می گردد:

الف) دستور گزینشی if (که خود به زیر مجموعه هایی تقسیم می شود.)

الف - ۱) گزینش if

الف - ۲) گزینش if … else

الف - ۳) گزینش if … else if… else if …

ب) دستور گزینشی case

همانطور که از توضیحات نمایان می گردد هر دو دستور گزینشی، برای گزینش بین شرایطی معین استفاده دارد که در آن برنامه نویس به مدیریت کردن شرایط می پردازد و بسته به برنامه ای که می نویسد ممکن است یک، دو و یا چندین شرایط مختلف را در برنامه ی خود در نظر بگیرد و به اداره کردن آن شرایط بپردازد. به همین علت ممکن است از هر یک از انواع گزینش های بالا استفاده نماید.

در عین حال که این دو دسته از دستورات گزینشی با هم مشابه هستند در برخی از موارد هم تفاوت دارند که بیشتر در نوع و روش کاربرد آنها و مکانهایی که می توان از آنها استفاده نمود مربوط می گردد.

برای توضیح بیشتر و آشنایی با هر یک از گزینش های بالا می توانید به لینک های زیر مراجعه نمایید.

الف) گزینش if

ب) گزینش case
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 14:14 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k


مارکو کانتو یکی از بزرگترین توسعه دهندگان غیر رسمی (یعنی کارمند شرکت امبارکادرو نیست)دلفی و کسی که در زبان برنامه نویسی دلفی حرفهای زیادی گفته و حرفهای زیادتری برای گفتن داره. هر جا که وارد می شه تمام کارها رو آسون می کنه و حرفی برای گفتن باقی نمی گذاره.


در بسیاری از جشنواره ها و سخنرانی های مربوط به دلفی که سطح اون بالا باشه به عنوان سخنران دعوت می شه.

این ایتالیایی دانشمند عمر خودش رو صرف برنامه نویسی دلفی کرده و تمام زیر و بم اون رو می دونه.

حالا ما هم کتابی از این دانشمند دلفی کار قرار دادیم که کار شما رو آسون می کنه.

برای لینک دانلود به ادامه مطلب بروید...
 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
A.K.N.LOVE&FIREND


ادامه مطلب ...

کار این وبلاگ آموزش است ولی به دلیل درخواست های مکرر دوستان بر آن شدیم تا لینک های دانلود نسخه های جدید دلفی را برای دانلود قرار دهیم پیش از دانلود از همه ی دوستانی که کرک های جدید و مطمئن تری دارند تقاضا می شود برای استفاده ی دیگر دوستان آنرا در نظرات همین پست قرار دهند تا از آنها نیز استفاده گردد.

ادامه مطلب...
 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
A.K.N.LOVE&FIREND


ادامه مطلب ...

 حلقه ی repeat یا به عبارتی repeat until همانند حلقه ی while برای تکرارهای نامعلوم استفاده می گردد. نحوه ی نوشتن این حلقه به شکل زیر می باشد:

repeat

statements

until condition;

که در آن شما به جای کلمه ی statements می توانید دستورات خود را وارد نمایید. و به جای کلمه ی condition شرط خاتمه ی حلقه می تواند قرار بگیرد و تا زمانیکه شرط حلقه نادرست باشد دستورات داخل حلقه تکرار می شود. یعنی با این حساب حلقه ی repeat به زبان فارسی به شکل زیر می باشد:

به ادامه مطلب مراجعه نمایید...
 



ادامه مطلب ...

با همه ی شباهتهایی که این دو حلقه به هم دارند یک تفاوت اساسی این دو حلقه را از همدیگر متمایز می سازد. و آن هم نکته ی بسیار ظریف تعداد تکرار آنها می باشد بدین معنی که:

در حلقه ی while ممکن است دستورات داخل حلقه هیچ گاه اجرا نشود یعنی اگر شرط حلقه درست نباشد دستورات داخل حلقه هیچ گاه اجرا نمی گردد.

اما در حلقه ی repeat دستورات داخل حلقه حداقل یک بار اجرا می گردد. یعنی اگر حتی شرط حلقه درست نباشد دستورات داخل حلقه یک بار اجرا می گردد.

تفاوت بالا به دلیل این است که در حلقه ی while شرط حلقه در ابتدای حلقه بررسی می گردد و تنها زمانی وارد حلقه می شویم که شرط درست باشد

اما در حلقه ی repeat به دلیل اینکه شرط حلقه در انتهای حلقه بررسی می گردد پس یک بار دستورات اجرا می گردد و در آنصورت اگر شرط حلقه نادرست باشد برای بار دوم دستورات تکرار نخواهند شد. (یعنی به هر صورت دستورات داخل حلقه حداقل یک بار اجرا می گردد خواه شرط حلقه درست باشد خواه نادرست)
 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
A.K.N.LOVE&FIREND KOD
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

با همه ی شباهتهایی که این دو حلقه به هم دارند یک تفاوت اساسی این دو حلقه را از همدیگر متمایز می سازد، و آن هم نکته ی بسیار ظریف تعداد تکرار آنها، می باشد بدین معنی که:

در حلقه ی while ممکن است دستورات داخل حلقه هیچ گاه اجرا نشود یعنی اگر شرط حلقه درست نباشد دستورات داخل حلقه هیچ گاه اجرا نمی گردد.

اما در حلقه ی do دستورات داخل حلقه حداقل یک بار اجرا می گردد. یعنی اگر حتی شرط حلقه درست هم نباشد دستورات داخل حلقه یک بار اجرا می گردد.

تفاوت بالا به دلیل این است که در حلقه ی while شرط حلقه در ابتدای حلقه بررسی می گردد و تنها زمانی وارد حلقه می شویم که شرط درست باشد

اما در حلقه ی do شرط حلقه در انتهای حلقه بررسی می گردد پس با این حساب دستورات داخل حلقه یک بار اجرا می گردد و در آنصورت اگر شرط حلقه نادرست باشد برای بار دوم دستورات تکرار نخواهند شد. (یعنی به هر صورت دستورات داخل حلقه حداقل یک بار اجرا می گردد خواه شرط حلقه درست باشد خواه نادرست)
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:55 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

حلقه ی do یا به عبارتی do while همانند حلقه ی while برای تکرارهای نامعلوم استفاده می گردد. نحوه ی نوشتن این حلقه به شکل زیر می باشد:

do{

statements

}while(condition);

که در آن شما به جای کلمه ی statements می توانید دستورات خود را وارد نمایید. و به جای کلمه ی condition شرط خاتمه ی حلقه می تواند قرار بگیرد و تا زمانیکه شرط حلقه نادرست باشد دستورات داخل حلقه تکرار می شود.

به ادامه مطلب مراجعه نمایید...

 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:50 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 در برنامه نویسی یکی از پرکاربردترین عملگرها، عملگر انتساب است که از آن برای انتساب مقادیر به متغیرها استفاده می گردد. (یعنی از آن برای مقداددهی به متغیرها استفاده می گردد.) هر نوع مقداردهی در زبان برنامه نویسی به وسیله ی این عملگر انجام می گردد. عملگر انتساب در زبانهای C#, C++, Cتوسط علامت تساوی شناسایی می گردد.

=

از این عملگر همچنین برای انتساب مقادیر حاصل از یک عبارت محاسباتی، منطقی و ... به یک متغیر استفاده نمود.مثال:

a = 10;

b = a * 3;

c = b * a / 2;

توضیح: در خط اول مقدار عددی ۱۰ به متغیر a انتساب داده می شود. یعنی در داخل متغیر a مقدار عددی ۱۰ قرار می گیرد.

در خط دوم مقدار حاصل عبارت a * 3 که همان عدد ۳۰ می باشد در داخل متغیر b قرار می گیرد.

در خط سوم هم حاصل عبارت پیچیده تر b * a / 2 که مقدار ۱۵۰ می باشد در داخل متغیر c قرار می گیرد.
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:48 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 عملگر انتساب در دلفی و پاسکال(Pascal, Delphi)

در برنامه نویسی یکی از پرکاربردترین عملگرها، عملگر انتساب است که از آن برای انتساب مقادیر به متغیرها استفاده می گردد. (یعنی از آن برای مقداددهی به متغیرها استفاده می گردد.) هر نوع مقداردهی در زبان برنامه نویسی به وسیله ی این عملگر انجام می گردد. عملگر انتساب در پاسکال و دلفی توسط علامت دونقطه که پس از آن علامت تساوی قرار دارد شناسایی می گردد.

:=

از این عملگر همچنین برای انتساب مقادیر حاصل از یک عبارت محاسباتی، منطقی و ... به یک متغیر استفاده نمود.مثال:

a := 10;

b := a * 3;

c := b * a / 2;

توضیح: در خط اول مقدار عددی ۱۰ به متغیر a انتساب داده می شود. یعنی در داخل متغیر a مقدار عددی ۱۰ قرار می گیرد.

در خط دوم مقدار حاصل عبارت a * 3 که همان عدد ۳۰ می باشد در داخل متغیر b قرار می گیرد.

در خط سوم هم حاصل عبارت پیچیده تر b * a / 2 که مقدار ۱۵۰ می باشد در داخل متغیر c قرار می گیرد.

نکته: این عملگر دوعلامتی می باشد به این معنی که از دو علامت(سمبل) برای نمایش آن استفاده شده است یکی علامت دونقطه(:) و دیگری علامت مساوی (=) که حتما باید بدون فاصله استفاده گردند تا به عنوان علامت انتساب در نظر گرفته شوند در غیر اینصورت یک خطای زمان کامپایل رخ خواهد داد. مثال:

a : = 100;

 

توضیح: در خط بالا یک خطای زمان کامپایل رخ می دهد که در آن فاصله ی بین دونقطه و علامت تساوی باعث این خطا خواهد بود.

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:45 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

از این حلقه برای نوشتن حلقه های نامعین استفاده می گردد. گرچه که کاربردهای معین نیز دارد ولی به طور معمور تا زمانیکه حلقه ی for برای کاربردهای معین وجود دارد و می توان از آن استفاده نمود از حلقه ی while برای کاربردهای معین استفاده نمی شود.

نحوه ی نوشتن حلقه ی while به شکل زیر است:



به ادامه مطلب مراجعه کنید...
 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 در زبان پاسکال و دلفی (یا به طور کل در همه ی زبانهای برنامه نویسی) معروف ترین حلقه همین حلقه ی for می باشد. از این حلقه برای نوشتن تکرارهای معین استفاده می گردد، به علت اینکه در این حلقه تعداد تکرار مشخص می باشد.(از این پس به جای حلقه ی for می نویسیم for) که در آن سه بخش متغیر و دو بخش ثابت وجود دارد:

به طور کل نحوه ی نوشتن حلقه ی for به شکل زیر است:

for variable := start to finish do

// code

توضیح:



برای دیدن توضیحات به ادامه مطلب بروید...
 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:42 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

در زبانهای C#, C++, C سه نوع حلقه ی متفاوت وجود دارد، حلقه ها کاربردهای بسیاری در برنامه نویسی دارند و به طور قطع می توان گفت، در بیش از 70 درصد برنامه هایی که نوشته می شود حداقل یک حلقه وجود دارد.

دلیل اصلی استفاده از رایانه (کامپیوتر) برای 2 کاربرد است: ( این کارها برای انسان خسته کننده محسوب می گردد.)



بقیه ی مطلب را در ادامه مطلب بخوانید...
 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:39 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 در زبانهای پاسکال و دلفی سه نوع حلقه ی متفاوت وجود دارد، حلقه ها کاربردهای بسیاری در برنامه نویسی دارند و به طور قطع می توان گفت، در بیش از 70 درصد برنامه هایی که نوشته می شود حداقل یک حلقه وجود دارد.

دلیل اصلی استفاده از رایانه (کامپیوتر) برای 2 کاربرد است: ( این کارها برای انسان خسته کننده محسوب می گردد.)

برای خواندن مطلب به ادامه مطلب بروید...
 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:36 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

به علت اینکه سایت امبارکادیرو بر روی کاربران ایرانی بسته است مطالب زیر رو براتون نوشتم. البته بعضیاشو که خیلی کاربردی هست براتون ترجمه کردم.(البته اگر کمی انگلیسی بدونید و با دلفی آشنا باشید در واقع کار سختی نیست تا بفهمید چی اضافه شده.)

در این بخش امکاناتی رو که به دلفی و سی پلاس پلاس اضافه شده رو می تونید ببینید که به صورت لیستی ارائه شده. من مهمتریناشو براتون ترجمه کردم.امیدوارم از این مطلب استفاده ی کامل رو ببرید و به دردتون بخوره.

بقیه رو در ادامه مطلب بخونید...
 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 13:17 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

این عملگرها در ترکیب کردن شرط ها و ایجاد شرط های مرکب نقش دارند و همانند عملگرهای معادل خود در منطق ریاضی عمل می نمایند.



عملگر && (عطف)

زمانی که از این عملگر استفاده می کنیم حتما باید هر دو (یا چند) شرط موجود درست باشد تا در مجموع جواب شرط ترکیبی، درست باشد.



عملگر || (فصل)

زمانیکه از این عملگر استفاده نماییم در صورتیکه یکی از شرط ها به جواب درست بیانجامد جواب شرط ترکیبی نیز درست خواهد بود.



عملگر ! (نقیض)

از این عملگر برای معکوس کردن جواب شرط ها استفاده می شود.



کاربرد:

از عملگرهای بالا همانطور که گفته شد برای ترکیب کردن شرط ها استفاده می گردد. که در بسیاری از موارد (مخصوصا کاربردهای ریاضی و امنیتی) فقط با استفاده از این عملگرها می توانیم کدهای بهینه تولید کنیم. مثال:

اگر بخواهیم معادل ریاضی 10 < a < 20 (معنای آن این است که متغیر a هم بزرگتر از 10 است و هم کوچکتر از 20 ) را پیاده سازی نماییم با استفاده از عملگر عطف و به شکل زیر آنرا می نویسیم.

(a > 10) && (a < 20)



توضیح: در شرط ترکیبی بالا می بینید برای ترکیب کردن دو شرطی که هر کدام در یک پرانتز نوشته شده اند از عملگر عطف (&&) استفاده نموده ایم.



جدول درستی:

برای هر کدام از عملگرهای بالا در منطق ریاضی یک جدول درستی در نظر می گیرند. جدول درستی را معمولا برای دو عبارت در نظر می گیرند و بقیه ی عبارت ها را از روی آن استدلال می کنند. که ما هم برای درک بیشتر آنرا در ادامه ذکر می کنیم.



جدول درستی عملگر عطف(&&)

B A A && B
T T T
T F F
F T F
F F F

جدول درستی عملگر فصل(||)

T B A || B
T T T
T F T
F T T
F F F

جدول درستی عملگرنقیض (!)

A A
F T
T F

به دلیل اینکه عملگر فوق بر روی یک عبارت عمل می نماید و به اصطلاح تک عملوندی می باشد جدول درستی آن نیز حاوی دو ردیف می باشد.
*در جداول بالا هر کدام از حروف T به معنای درست (True) و هر کدام از حروف F به معنای نادرست (False) استفاده گردیده است.

**هر کدام از حروف A و B نیز به جای یک عبارت استفاده گردیده است.



توضیح: همانطور که می دانید، هر عبارت یا درست است و یا نادرست پس برای هر عبارت دو انتخاب وجود دارد برای همین هم در ترکیب دو عبارت چهار حالت مختلف به وجود می آید. به همین خاطر دو جدول اول چهار ردیف و جدول آخر دو ردیف دارند.



نکته: در عبارت های عطفی (&&) تنها زمانیکه هر دو عبارت درست باشند جواب درست خواهد بود و در غیر اینصورت جواب نادرست می باشد.

در عبارت های فصلی (||) عکس عبارت های عطفی تنها زمانیکه هر دو عبارت نادرست باشند جواب نادرست است و در غیر اینصورت جواب درست می باشد.



بیشتر بدانیم: در کامپایلرهای نوین بهینه سازی (Optimization) کد انجام می گیرد که در زمان شرط های ترکیبی بسیار اتفاق می افتد که برنامه نویس بدون در نظر گرفتن این نکته کدهایی می نویسد غافل از اینکه در برخی موارد کدهای رفتار درستی از لحاظ برنامه نویس نشان نمی دهند.

بهینه سازی در زمان شرط های ترکیبی به شکل زیر انجام می پذیرد.

اگر n شرط را با هم به صورت عطفی (با عملگر&&) تر کیب کرده باشیم آنگاه زمانیکه شرط اول نادرست باشد بقیه ی شرط ها حتی بررسی هم نمی شوند. ( این به خاطر جدول درستی است که هر گاه هر کدام از عبارت ها نادرست باشد جواب نهایی صرف نظر از مقدار عبارت بعدی حتما نادرست خواهد بود.) و اگر اولین عبارت نادرست نباشد عبارت بعدی بررسی می گردد تا زمانیکه به اولین عبارت نادرست برسد.

اگر n شرط را با هم به صورت فصلی (با عملگر ||) ترکیب کرده باشیم آنگاه زمانیکه شرط اول درست باشد بقیه ی شرط ها حتی بررسی هم نمی شوند. ( این به خاطر جدول درستی است که هر گاه هر کدام از عبارت ها درست باشد جواب نهایی صرف نظر از مقدار عبارت بعدی حتما درست خواهد بود.) و اگر اولین عبارت درست نباشد عبارت بعدی بررسی می گردد تا زمانیکه به اولین عبارت درست برسد.
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 12:55 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

این عملگرها در ترکیب کردن شرط ها و ایجاد شرط های مرکب نقش دارند و همانند عملگرهای معادل خود در منطق ریاضی عمل می نمایند.



عملگر and (عطف)

زمانی که از این عملگر استفاده می کنیم حتما باید هر دو (یا چند) شرط موجود درست باشد تا در مجموع جواب شرط ترکیبی، درست باشد.



عملگر or (فصل)

زمانیکه از این عملگر استفاده نماییم در صورتیکه یکی از شرط ها به جواب درست بیانجامد جواب شرط ترکیبی نیز درست خواهد بود.



عملگر not (نقیض)

از این عملگر برای معکوس کردن جواب شرط ها استفاده می شود.



کاربرد:

از عملگرهای بالا همانطور که گفته شد برای ترکیب کردن شرط ها استفاده می گردد. که در بسیاری از موارد (مخصوصا کاربردهای ریاضی و امنیتی) فقط با استفاده از این عملگرها می توانیم کدهای بهینه تولید کنیم. مثال:

اگر بخواهیم معادل ریاضی 10 < a < 20 (معنای آن این است که متغیر a هم بزرگتر از 10 است و هم کوچکتر از 20 ) را پیاده سازی نماییم با استفاده از عملگر عطف و به شکل زیر آنرا می نویسیم.

(a > 10) and (a < 20)



توضیح: در شرط ترکیبی بالا می بینید برای ترکیب کردن دو شرطی که هر کدام در یک پرانتز نوشته شده اند از عملگر عطف (and) استفاده نموده ایم.



جدول درستی:

برای هر کدام از عملگرهای بالا در منطق ریاضی یک جدول درستی در نظر می گیرند. جدول درستی را معمولا برای دو عبارت در نظر می گیرند و بقیه ی عبارت ها را از روی آن استدلال می کنند. که ما هم برای درک بیشتر آنرا در ادامه ذکر می کنیم.



جدول درستی عملگر عطف(and)
                                                                                                                                   

A and B B A
 T    T T
F F T
F T F
F F F

 جدول درستی عملگر فصل(or)

A or B B A
T T T
T F T
T T F
F F F

جدول درستی عملگرنقیض (not)

not A A
F T
T F

به دلیل اینکه عملگر فوق بر روی یک عبارت عمل می نماید و به اصطلاح تک عملوندی می باشد جدول درستی آن نیز حاوی دو ردیف می باشد.
*در جداول بالا هر کدام از حروف T به معنای درست (True) و هر کدام از حروف F به معنای نادرست (False) استفاده گردیده است.

**هر کدام از حروف A و B نیز به جای یک عبارت استفاده گردیده است.



توضیح: همانطور که می دانید، هر عبارت یا درست است و یا نادرست پس برای هر عبارت دو انتخاب وجود دارد برای همین هم در ترکیب دو عبارت چهار حالت مختلف به وجود می آید. به همین خاطر دو جدول اول چهار ردیف و جدول آخر دو ردیف دارند.



نکته: در عبارت های عطفی (and) تنها زمانیکه هر دو عبارت درست باشند جواب درست خواهد بود و در غیر اینصورت جواب نادرست می باشد.

در عبارت های فصلی (or) عکس عبارت های عطفی تنها زمانیکه هر دو عبارت نادرست باشند جواب نادرست است و در غیر اینصورت جواب درست می باشد.



بیشتر بدانیم: در کامپایلرهای نوین بهینه سازی (Optimization) کد انجام می گیرد که در زمان شرط های ترکیبی بسیار اتفاق می افتد که برنامه نویس بدون در نظر گرفتن این نکته کدهایی می نویسد غافل از اینکه در برخی موارد کدهای رفتار درستی از لحاظ برنامه نویس نشان نمی دهند.

بهینه سازی در زمان شرط های ترکیبی به شکل زیر انجام می پذیرد.

اگر n شرط را با هم به صورت عطفی (با عملگر and) تر کیب کرده باشیم آنگاه زمانیکه شرط اول نادرست باشد بقیه ی شرط ها حتی بررسی هم نمی شوند. ( این به خاطر جدول درستی است که هر گاه هر کدام از عبارت ها نادرست باشد جواب نهایی صرف نظر از مقدار عبارت بعدی حتما نادرست خواهد بود.) و اگر اولین عبارت نادرست نباشد عبارت بعدی بررسی می گردد تا زمانیکه به اولین عبارت نادرست برسد.

اگر n شرط را با هم به صورت فصلی (با عملگر or) ترکیب کرده باشیم آنگاه زمانیکه شرط اول درست باشد بقیه ی شرط ها حتی بررسی هم نمی شوند. ( این به خاطر جدول درستی است که هر گاه هر کدام از عبارت ها درست باشد جواب نهایی صرف نظر از مقدار عبارت بعدی حتما درست خواهد بود.) و اگر اولین عبارت درست نباشد عبارت بعدی بررسی می گردد تا زمانیکه به اولین عبارت درست برسد.
 

 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 12:51 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

داده ها در این زبان 4 نوع هستند که به ترتیب الفباchar, double, float, int می باشند.

برای گسترش انواع در زبان C از چهار کلمه ی کلیدی دیگر کمک گرفته شده است که در ادامه آنها را بررسی می نماییم.



کلمه ی کلیدی signed :

همانطور که از نام آن مشخص می گردد از آن برای علامت دار کردن یک نوع استفاده می گردد، یعنی متغیری که این کلمه بر روی آن اعمال می شود قابلیت پیدا می کند که هم اعداد مثبت و هم اعداد منفی را در خود ذخیره نماید (گر چه ظرفیت متغیر تغییری نمی کند اما نیمی از ظرفیت برای اعداد منفی و نیمی دیگر برای اعداد مثبت در نظر گرفته خواهد شد یعنی اگر نوع بدون علامت int توانایی ذخیره ی عدد 65535 را داشته باشد این عدد در نوع علامت دار int به 32767 کاهش پیدا خواهد کرد. این به دلیل این است که در متغیرهای بدون علامت قابلیت ذخیره ی اعداد منفی وجود ندارد ولی در متغیرهای علامت دار نیمی از ظرفیت برای ذخیره ی اعداد منفی استفاده می گردد.) که این کلمه را می توان به تنهایی و یا قبل از انواع عددی صحیح (char, int) به کار برد.مثال:

signed i;

signed char c;

signed int a;



توضیح: در خط اول کلمه ی کلیدی signed به تنهایی به کاربرده شده است و تفاوتی میان خط اول و تعریف signed int i; وجود ندارد، در خط دوم قبل از نوع char و در خط سوم قبل از نوع int استفاده شده است.

نکته1: وقتی کلمه ی کلیدی signed بدون ذکر نوع در جلوی آن (همانند خط اول مثال) نوشته شود منظور اعلان signed int است.

نکته 2: انواع int, char به صورت پیش فرض علامت دار هستند، پس از اینجا نتیجه می گیریم که به کاربردن کلمه ی کلیدی signed کاملا اختیاری است و برای خواناتر شدن برنامه به کار می رود.



کلمه ی کلیدی unsigned :

از این کلمه ی کلیدی برای بدون علامت کردن متغیرها استفاده می شود و باید آنرا قبل از اسم نوع (فقط نوع های int, char) به کاربرد. برعکس کلمه ی کلیدی signed که نیازی به ذکر آن قبل از اسم نوع نبود کلمه ی کلیدی unsigned حتما باید ذکر گردد تا متغیر خود را بدون علامت نماید.

unsigned i;

unsigned char c;

unsigned int a;

توضیح: در خط اول متغیر بدون علامت از نوع int ایجاد می گردد و فرقی بین خط اول و unsigned int i; وجود ندارد. بقیه هم که گویا هستند.

نکته: متغیری که بدون علامت باشد قابلیت ذخیره کردن اعداد منفی را ندارد.



کلمه ی کلیدی short :

این کلمه ی کلیدی ظرفیت (size) متغیر خود را به نصف کاهش می دهد.(البته در برخی موارد ممکن است در ظرفیت متغیر خود تغییری ایجاد ننماید که این بستگی به نوع کامپایلر و ماشینی که برنامه بر روی آن کامپایل می شود دارد واز سیستمی به سیستم دیگر فرق دارد.)تنها بر روی اسم نوع int کاربرد دارد.از این کلمه هم، قبل از اسم نوع استفاده می گردد. مانند دو کلمه ی کلیدی قبل می توان آنرا به تنهایی و یا با انواع عددی صحیح به کاربرد.مثال:

short a;

short int b;

توضیح: خط اول متغیر a را از نوع short int تعریف می نماید.



کلمه ی کلیدی long :

این کلمه ی کلیدی ظرفیت متغیر خود را بیشتر می نماید. هم به تنهایی و هم قبل از انواع int, double می توان از آن استفاده نمود.

اگر به تنهایی استفاده گردد با تعریف long int یکی خواهد بود.

long l;

long int li;

long double ld;

توضیح: خط اول متغیر l را از نوع long int تعریف می نماید. خط دوم هم همینطور.

خط سوم متغیر ld را از نوع long double تعریف می نماید که از متغیر double بزرگتر می باشد.

نکته ی مهم: ترکیباتی که از انتخاب یکی از دو کلمه ی اول (short, long) و یکی از دو کلمه ی دوم (signed , unsigned) به وجود می آید دلخواه است یعنی دو تعریف زیر با هم یکی هستند:

short signed int i

signed short int i;



با ارائه ی توضیحات بالا حال به بررسی اندازه ی حافظه ی اشغالی و محدوده ی قابل ذخیره در هر یک از انواع می پردازیم.(لازم به توضیح است که متغیرها در سخت افزارهای 16بیتی، 32بیتی و 64 بیتی باهم متفاوت هستند و ما برای اینکه درست تر نوشته باشیم متغیرها را در سخت افزار 32 بیتی می نویسیم.)

Type(نوع) Length(طول نوع) Range(محدوده)
 

 


 

unsigned char 8 bits(1 Byte) 0 to 255

signed char 8 bits(1 Byte) -128 to 127

char 8 bits(1 Byte) -128 to 127

short int 16 bits(2 Bytes) -32768 to 32767

long int 32 bits(4 Bytes) -2147843648 to 2147843647

int 32 bits(4 Bytes) -32768 to 32767

unsigned int 32 bits(4 Bytes) 0 to 4294967295

signed int 32 bits(4 Bytes) -32768 to 32767

unsigned short int 16 bits(2 Bytes) 0 to 65535

unsigned long int 32 bits(4 Bytes) 0 to 4294967295

signed short int 16 bits(2 Bytes) -32768 to 32767

signed long int 32 bits(4 Bytes) -2147843648 to 2147843647

long 32 bits(4 Bytes) -2147843648 to 2147843647

unsigned long 32 bits(4 Bytes) 0 to 4294967295

signed long 32 bits(4 Bytes) -2147843648 to 2147843647

float 32 bits(4 Bytes) 3.4*10^-38 to 3.4*10^38

double 64 bits(8 Bytes) 1.7*10^-308 to 1.7*10^308

long double 80 bits(10 Bytes) 3.4*10^-4932 to 3.4*10^4932
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 12:49 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 در زبانهای بالا قواعد نحوی (syntax) برنامه نویسی شباهت بسیاری با هم دارند تا جایی که می توان آن ها را در یک پست نوشت.

1- هر دستور باید به سمیکالن(;) ختم شود.

2- زبانهای فوق به صورت قالب آزاد (Free Format ) طراحی شده اند که به برنامه نویس این قدرت را می دهد که هر قالبی که با آن راحت تر بود را برای کدهای خود انتخاب نماید. یعنی می شود یک دستور را در چند خط نوشت و یا چند دستور را در یک خط نوشت (برعکس VB که حتما باید در هر خط یک دستور نوشته شود.) برای مثال در زبان پاسکال می توان به صورت زیر کدنویسی نمود.

a := b * 3;write(‘ahmad’);readln;

و یا آنرا به شکل زیر بنویسیم:

a

:= b * 3;

write

(

‘ahmad’

)

;

readln

;

هردو کد بالا یک نوع خروجی دارد و از لحاظ نحوی هم درست است.

نکته: باید در نظر داشت که در این خاصیت حتما باید حروف مرتبط باهم ذکر گردند ولی می توان کلمات متفاوت را در هر مکانی که دلخواه باشد(البته پشت سر کلمه ی مرتبط قبلی) بنویسیم و این تاثیری در نتیجه ی برنامه نخواهد داشت. اما برنامه ی زیر خطا دارد:

a : = b * 3;

wr ite(‘ahmad);

توضیح: در خط اول بین دونقطه(:) و علامت مساوی فاصله وجود دارد که در اینصورت علامت دونقطه مساوی که در واقع یک علامت برای نمایش عملگر انتساب است را تفکیک می کند و باعث می شود که عملگر ذات خود را از دست دهد.

و در خط دوم کلمه ی write زمانی کار خود را به درستی انجام می دهد که به صورت واحد نوشته شود در غیر اینصورت دو واژه ی جدا تلقی خواهد شد.

معادل برنامه های بالا در زبان C به شکل زیر خواهد بود.

a = b * 3; printf(“ahmad”);getch();

و بنابراین می توان آن را به شکل زیر نیز بنویسیم:

a

= b * 3;

printf

(

“ahmad”

)

;

getch()

;

3- هر دستور اجرایی (دستوری که تعریف کردن کلاس، تابع، متغیر ، ثوابت و ... نباشد) باید در یک تابع یا کلاس نوشته شود و نوشتن دستور اجرایی خارج از توابع خطا محسوب می گردد.
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 12:45 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

همانطور که از نام آنها پیداست از این عملگرها برای مقایسه استفاده می گردد، و به طور کل در شرط ها و حلقه ها جهت کنترل کردن مورد یا مواردی (که در آنها از عمل مقایسه کمک گرفته می شود) استفاده می گردد.

در بسیاری از موارد اتفاق می افتد که برای انجام شدن دستور یا دستوراتی نیاز داریم که شرایط خاصی وجود داشته باشد، مثلا مقایسه ای صورت پذیرد و یا چیزی با یک شرایط خاص مقایسه شود در اینصورت استفاده از این عملگرها معنی پیدا می کند:



عملگر <

از این عملگر برای مقایسه ی کوچکتری به شکل « عملوند سمت راست < عملوند سمت چپ » یا « عبارت سمت راست < عبارت سمت چپ » و یا a > b استفاده می شود و در آن اگر عملوند سمت راست کوچکتر از عملوند سمت چپ باشد جواب عبارت، درست (True) و در غیر اینصورت جواب، نادرست (False) می باشد.



عملگر =<

این عملگر نیز همانند عملگر بالایی می باشد با این تفاوت که اگر عملوند یا عبارت سمت راست مساوی با عملوند یا عبارت سمت چپ باشد نیز جواب، درست خواهد بود.



عملگر >

این عملگر نیز در مقایسه ی عملوند ها یا عبارت ها، و برای مقایسه ی بزرگتری استفاده می گردد اگر عملوند یا عبارت سمت راست بزرگتر از عملوند یا عبارت سمت چپ باشد جواب، درست در غیر اینصورت جواب، نادرست می باشد.



عملگر =>

همانند عملگر بالایی می باشد با این تفاوت که اگر هر دو عملوند یا عبارت با هم مساوی هم باشند جواب، درست می باشد و در صورتی جواب، نادرست است که عملوند یا عبارت سمت راست کوچکتر از عملوند یا عبارت سمت چپ باشد.



عملگر ==

این عملگر برای مقایسه ی تساوی بین دو عملوند و یا عبارت استفاده می گردد، اگر هر دو عملوند یا عبارت با هم مساوی باشند آنگاه جواب، درست؛ و در غیر اینصورت جواب، نادرست می باشد.



نکته: در استفاده از این عملگر باید کمال دقت را نمود، به دلیل اینکه بسیاری از برنامه نویسان مبتدی زبان های بالا به جای استفاده از == (دو علامت مساوی همزمان) که برای مقایسه ی تساوی دو عبارت به کار می رود از علامت = (یک علامت مساوی) استفاده می نمایند که در این زبانها برای انتساب مقادیر کاربرد دارد.(بعدا در همین سایت به عملگر انتساب خواهیم پرداخت)



عملگر =!

این عملگر درست عکس عملگر قبل (تساوی) عمل می نماید یعنی اگر عملوند یا عبارت ها با هم متفاوت باشند جواب، درست؛ در غیر اینصورت جواب، نادرست می باشد.



تذکر: لازم به ذکر است که عملگرهای بالا فقط در مقایسه کردن عبارات و متغیرهای عددی و یا نویسه ای (کاراکتری) قابل استفاده هستند و نمی توان از آنها برای مقایسه کردن رشته ها استفاده نمود.



مثالهایی در مورد عملگرهای بالایی:

A = 13, B = 4, C = 23, D = 17, E = 4

نکته: در نام های بالا از حروف بزرگ استفاده شده است که بیانگر این است که می تواند به جای آنها یک عبارت باشد که مقادیر فوق را تولید کرده است.

فرض: اگر در مثالهای زیر هر کدام از متغیرها مقادیر مذکور را داشته باشند؛ آنگاه جواب های به دست آمده با یک علامت ← نمایش داده خواهد شد:

A < B → False

A < C → True

A < A → False

A <= B → False

A <= C → True

A <= A → True

D > E → False

D > C → False

C > C → False

C >= E → True

C >= D → True

D >= D → True

A == B → False

D == E → False

E == B → True

E == E → True

A != C → True

B != E → False

C != D → True

B != B → False
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 12:35 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

بالاخره تبلیغات رسمی شرکت Embarcadero برای عرضه نسخه XE2 از محصول RAD Studio شروع شد. هر چند زمان عرضه رسمی این محصول هنوز اعلام نشده، ولی به نظر میرسه که این نسخه اواخر ماه آگوست یا اواسط سپتامبر به طور رسمی عرضه بشه. در حال حاضر نسخه Beta 8 محصول که به گروه معدودی از Beta Tester ها تحویل داده شده بود، از برخی سایت های زیر زمینی قابل دانلود هست.



معرفی اجمالی



RAD Studio XE2 شامل نرم افزارهای زیر هست:

Delphi XE2

C++ Builder XE2

Delphi Prism XE2

RadPHP XE2

و در چهار نسخه Starter, Professional, Enterprise, Architect عرضه میشه.

از بین چهار نرم افزار فوق، Delphi و C++ Builder برای تولید نرم افزارهای Native Code به کار میرند. Delphi Prism برای تولید نرم افزار مبتنی بر دات نت فریم ورک با زبان دلفی استفاده میشه. RadPHP هم یک محیط RAD برای تولید نرم افزارهای وب با استفاده از زبان PHP هست.



قابلیت های جدید RAD Studio XE2


Cross-Platform

اصلی ترین قابلیت جدید در این نسخه امکان cross-platform compiling هست. در) XE2 دلفی و ( C++ شما می تونید برای ویندوز، Mac OS و iOS کدهای Native تان را کامپایل کنید. همچنین در ویندوز امکان کامپایل به صورت 32 بیتی یا 64 بیتی فراهم شده. RadPHP هم این قابلیت را پیدا کرده که برنامه Native اندروید تولید کنه. در آینده امکان کامپایل برای لینوکس و اندروید هم به این مجموعه اضافه خواهد شد.

برای) iOS سیستم عامل دستگاه های iPhone و (iPad؛ روش کار مشابه سایر ابزارهای غیر اپلی مثل Mono Touch هست؛ به این صورت که شما می تونید برنامه خودتان را در دلفی بنویسید، رابط کاربر گرافیکی اش را با FireMonkey طراحی کنید، و برنامه را در ویندوز هم اجرا و دیباگ کنید؛ ولی برای اجرا و دیباگ بر روی دستگاه، یا شبیه ساز آن؛ باید اولا سیستم عامل Mac OS داشته باشید؛ ثانیا، دلفی یک پروژه XCode برای شما ایجاد می کند که باید آن را در داخل Mac OS با XCode کامپایل کنید، و فایل نهایی را به شبیه ساز یا دستگاه مقصد منتقل کنید. این محدودیت از دو جهت هست، اولا اینکه شرکت اپل قانونا اجازه کامپایل مستقیم (بدون استفاده از ابزارهای این شرکت) را به تولید کنندگان نرم افزار نمیدهند؛ و ثانیا اینکه اگر هم بر فرض اپل همچین اجازه ایی میداد، دلفی فعلا امکان تولید کد برای CPU های مبتنی بر ARM را ندارد، و این قابلیت در آینده به آن اضافه خواهد شد.

محیط توسعه (IDE) همچنان مبتنی بر ویندوز باقی خواهد ماند، اما می تونید برنامه خودتان را از طریق Remote Debugger دلفی که اسمش به Platform Assistant تغییر کرده، در داخل یک ماشین مجازی یا در یک شبکه محلی مثل یک نرم افزار Local از داخل IDE اجرا و دیباگ کنید.


FireMonkey

در دلفی XE2 یک چارچوب جدید برای تولید رابط گرافیکی کاربر معرفی شده با نام FireMonkey. این چارچوب مستقل از پلتفرم هست، و یک رابط کاربر 2 بعدی یا 3 بعدی Vector-base در اختیار شما قرار میده. FireMonkey از توان پردازشگر گرافیکی سیستم (GPU) برای رندر کردن رابط گرافیکی کاربر استفاده میکنه. در ویندوز، FireMonkey از Direct2D برای رسم دو بعدی، و از Direct 3D برای رسم سه بعدی استفاده میکنه. در Mac OS و) iOS و در آینده در لینوکس) از OpenGL برای رسم استفاده میشه. FireMonkey را میشه به نوعی معادل WPF در دات نت تلقی کرد. البته با این تفاوت که FireMonkey برای تعریف عناصر گرافیکی از یک زبان اختصاصی (XAML) بهره نمیبره، بلکه عناصر با استفاده از کدهای دلفی و یا طراح گرافیکی فرم موجود در IDE ساخته میشند. البته FireMonkey کاملا Native Code هست، و نیازی به کتابخانه اضافی برای اجرا نداره. همچنین در FireMonkey امکان تعریف Style های مختلف و اعمال آنها بر روی کل رابط گرافیکی کاربر را دارید. احتمالا به طور پیش فرض Style هایی برای پشتیبانی از ظاهرا استاندارد رابط گرافیکی ویندوز و Mac OS به همراه FireMonkey عرضه خواهند شد، تا برنامه نویس بتونه به راحتی ظاهری شبیه برنامه های عادی این پلتفرم ها تولید کنه. تصویر زیر نمایی از یک رابط کاربر ساده تولید شده با FireMonkey هست، با دو Style مختلف:

FireMonkey-Styles.png

در واقع FireMonkey مبتنی بر تکنولوژی شرکت معروف کامپوننت سازی KesDev هست. این شرکت قبل از این کامپوننت هایی برای تولید رابط گرافیکی مبتنی بر وکتور به صورت دو یا سه بعدی ارائه می کرد. اما مدتی قبل توسط شرکت Embarcadero خریداری شد و برنامه نویسان آن هم جذب این شرکت شدند. هر چند FireMonkey مبتنی بر تکنولوژی KesDev هست، اما در این مدت شرکت Embarcadero تغییرات متعددی در آن اعمال کرده، تا آن را برای نسخه XE2 آماده کند، و این قابلیت صرفا یک تغییر نام برای محصولات KesDev نیست.

VCL همچنان مبتنی بر ویندوز باقی خواهد ماند و امکان استفاده از VCL در سایر پلتفرم ها وجود نخواهد داشت. البته VCL همچنان حمایت میشه و قابلیت های جدید بهش اضافه میشه؛ کما اینکه در XE2 امکان اعمال Style های مختلف بر روی کنترل های VCL اضافه شده.


Live Bindings

این قابلیت برای برنامه نویسان دات نت آشنا ست. در دلفی، با توجه به اینکه قابلیت تولید نرم افزارهای تجاری مبتنی بر بانک اطلاعاتی از نسخه اول جزو اولویت های اصلی محصول بود، برای کار با داده های بانک اطلاعاتی و نمایش این داده ها، دو دسته از کنترل ها ایجاد شدند، کنترل های Data-aware که امکان اتصال به بانک های اطلاعاتی را داشتند، و کنترل های عادی که همچین قابلیتی را نداشتند. بعدها که قابلیت های جدیدی به دلفی اضافه شد، این ساختار برای حفظ سازگاری با نسخه های قدیمی تر حفظ شد؛ اما در XE2 شما مشابه دات نت امکان اتصال هر کنترلی را به منابع داده مختلف خواهید داشت؛ یعنی اولا نیازی به مجموعه جداگانه ایی از کنترل ها برای نمایش داده های بانک اطلاعاتی نیست، و ثانیا منابع داده شما محدود به بانک اطلاعاتی نیستند، و شما می توانید هر نوع داده ایی را از هر منبعی (مثلا یک لیست جنریک) بخوانید و در این کنترل ها نمایش بدید. حتی امکان تلفیق داده های مختلف و ایجاد داده ترکیبی برای نمایش در یک کنترل هم وجود داره.



قابلیت های جدید برای DataSnap

DataSnap چارچوب تولید نرم افزارهای چند لایه (Multi-tier) در دلفی هست، که قابلیت های متعددی ارائه میکنه. در نسخه XE2 قابلیت های جدیدی به آن اضافه شدند. فعلا دو قابلیت جدید آن معرفی شدند؛ یکی پشتیبانی بیشتر از) Cloud بخصوص ( Amazon E3 و امکان نصب در Cloud، و همچنین قابلیت تولید proxy class سمت کلاینت برای زبان ها و پلتفرم های مختلف به منظور راحتی ارتباط نرم افزارهای کلاینت نوشته شده با سایر زبان ها و تکنولوژی ها با سرورهای مبتنی بر DataSnap. در حال حاضر DataSnap امکان تولید proxy class برای کلاینت های مبتنی بر دات نت، جاوا اسکریپت، iOS، اندروید، و Blackberry را دارد.


FastReport

در نسخه های قبلی Quick Report یا Rave به عنوان ابزار گزارش سازی پیش فرض به همراه IDE نصب می شدند، که بعدها Quick Report کنار گذاشته شد. در نسخه XE2 در کنار Rave، ابزار معروف و پرطرفدار FastReport هم به طور پیش فرض با IDE نصب خواهد شد.


فعلا این تغییرات و امکانات برای XE2 معرفی شدند. تغییرات و امکانات دیگه ایی هم صورت گرفتند که به تدریج در مدت یک ماه توسط شرکت Embarcadero رسما اعلام خواهند شد. این شرکت مراسمی را در نقاط مختلف دنیا (از جمله دبی) در تاریخ های مختلف ترتیب داده، و در هر یک از این مراسم ها، قابلیت های مختلف این محصول به کاربران معرفی خواهند شد، تا زمان شروع کنفرانس Delphi Live در ماه سپتامبر. به نظر میرسه که نسخه XE2 یکی از مهم ترین نسخه های تاریخ حیات دلفی باشه
 

چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 18:39 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

بنام خدایی که برای قلب دوست و برای اثبات دوستی اشک را افرید



اگر بار گران بودیم و رفتیم اگر نامهربان بودیم و رفتیم




گرچه این دنیا ندارد اعتباری این را نوشتم تا بماند یادگاری



سلام سلامی از قلب شکسته از قلبی دور افتاده همچون کبوتری سبکبال که دراسمان عشق به پروازدرامده است سلامی به بلندای اسمان و به زلال و خلوص چشمه ساران سلامی به لطافت گرمای بهاری سلامی همچو بوی خوش اشنایی سلامی بر خواسته از دل و نشسته بر دل



روز اول گل سرخي برام اوردي گفتي براي هميشه دوستت دارم روز دوم گل زردي برايم اوردي گفتي دوستت ندارم روز سوم گل سفيدي برايم اوردي و سر قبرم گذاشتي و گفتي منو ببخش فقط يه شوخي بود



بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه بیه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم



چقدرعجيبه که تا مريض نشي کسي برات گل نمي ياره تا گريه نکني کسي نوازشت نمي کنه تا فرياد نکشي کسي به طرفت برنمي گرده تا قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمي ياد و تا وقتي نميري کسي تورو نمي بخشه



هيچكس لياقت اشكهاي تو را ندارد و كسي كه چنين ارزشي دارد باعث اشك ريختن تو نمي شود اگر كسي تو را آنطوركه ميخواهي دوست ندارد به اين معني نيست كه تو را با تمام وجودش دوست ندارد دوست واقعي كسي است كه دستهاي تورابگيردولي قلب تورالمس كند بدترين شكل دلتنگي براي كسي آن است كه در كنار او باشي و بداني كه هرگزبه اونخواهي رسيد



زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشک به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم



با سیم نازمژه هات یه عمره گیتارمی زنم نگاهتو کوک نکنی من خودمودارمی زنم چشمات اگه رو پنجرم طرحه ستاره نزنند دست خودم نیست دلمو به درودیوارمی زنم تواگه نباشی من مثل اون پسرکی که گمشده گوشه کوچه می شینم ازغم تو زارمی زنم







زندگي همچون کلافي پيچ در پيچ است که اولش پيچ است وآخرش هيچ است



عجب معلم بدی است این طبیعت که اول امتحان میگیرد بعد درس میدهد



بنام انکه اشک راآفريد تا آتش جنگلهاي عشق را خاموش کند



هر کس به طریقی دل ما می شکند بیگانه جدا دوست جدا می شکند بیگانه اگر می شکند حرفی نیست از دوست بپرسید که چرا می شکند



دوست دارم زير بارون گريه کنم مي دوني چرا؟ چون کسي اشکهامو نمي بينه حتي تو عزيزم



اي بسته به تارو پودم من لايق عشق تو نبودم عشقي که نهفته در دلم بود در راه محبت تو کم بود



سکوت تنها دوستي است که هرگز خيانت نمي کند



عشق دو دستي تقديم نمي شود پس براي انکه به دستش بياري کوشش کن



هرگز نديدم بر لبي لبخند زيباي تو را هرگز نمي گيرد کسي در قلب من جاي تو را



عشق تنها ميکروبي است که از راه چشم سرايت مي کند



شمع سوزان توام اينگونه خامو شم نکن در کنارت نيستم اما فراموشم نکن





اگر در خواب مي ديدم غم روز جدايي را به دل هرگز نمي دادم خيال اشنايي را


يه دختر كوري تو اين دنياي نامرد زندگي ميكرد .اين دختره يه دوست پسري داشت كه عاشقه اون بود.دختره هميشه مي گفت اگه من چشمامو داشتم و بينا بودم هميشه با اون مي موندم يه روز يكي پيدا شد كه به اون دختر چشماشو بده. وقتي كه دختره بينا شد ديد كه دوست پسرش كوره. بهش گفت من ديگه تو رو نمي خوام برو. پسره با ناراحتي رفت و يه لبخند تلخ بهش زد و گفت :مراقب چشماي من باش



نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام۰ اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم




پرسید : به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو... گفتم به خاطر هیچ کس پرسید : پس به خاطر چی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست داد بزنم به خاطر دل تو... گفتم بخاطر هیچ چیز پرسیدم : تو بخاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک توی چشماش جمع شده بود گفت:بخاطر کسی که بخاطر هیچ چیز زندست



هميشه به من مي گفت زندگي وحشتناک است ولي يادش رفته بود که به من مي گفت تو زندگي من هستي روزي از روزها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه خورشيد در اسمان نگاهي به اسمان انداختم ديدم که هوا باراني بود و خورشيدي در اسمان معلوم نبود شبي از شبها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه ستاره هاي اسمان نگاهي به اسمان انداختم ديدم که هوا ابري بود وستاره اي در اسمان نبود خواستم براي از دست دادنش قطره اي اشک بريزم ولي حيف تمام اشکهايم را براي بدست اوردنش از دست داده بودم



هر وقت که دل کسي رو شکستي روي ديوار ميخي بکوب تا به يادت باشه که دلشو شکستي هر وقت که دلشو بدست اوردي ميخ را از روي ديوار در بيار اخه دلشو بدست اوردي اما چه فايده جاي ميخ که رو ديوار مونده



روزي تمام احساسات آدمي گرد هم جمع مي شن و غايم موشک بازي ميکنن ديوانگي چشمميذاره همه مي رن غايم ميشن تنبلي اون نزديکا غايم ميشه حسادت ميره اون ور غايم ميشه عشق مي ره پشت يه گل رز ديوانگي همه رو پيدا مي کنه به جز عشق حسادت عشق رو لو ميده و به ديوانگي ميگه که رفت پشت گل رز عشق نمياد بيرون ديوانگي هرچي صدا مي زنه عشق بيا بيرون ديوانگي هم يه خنجر ور ميداره همينطور رز رو با خنجرش مي زنه تا عشق پيدا بشه يک دفعه عشق ميگه آخ چشمو کور کردی ديوانگي اشک مي ريزه به دست و پاي عشق بهش مي گه من چشم تو رو کور کردم تو هر کاري بگي من انجام ميدم عشق فقط يک چيز از اون می خواد بهش مي گه با من هم درد شو از اون وقت به بعد ديوانگي هم درد عشق کور شد و بس




اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت این منم چون گل یاس نشستم سر راهت تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم اگه من نمردم از عشق تو بدون که روسیاهم اگه عاشقی یه درده چه کسی این درد ندیده تو بگو کدام عاشق رنج دوری ندیده اگه عاشقی گناهه ما همه غرق گناهیم میون این همه آدم یه غریب و بی پناهیم تو ببین به جرمه عشقت پره پروازمو بستند تو ندیدی منه مغرور چه بی صدا شکستم



اگه يكي رو ديدي وقتي داري رد ميشي بر مي گرده ونگات مي كنه بدون براش مهمي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري ميرفتي بر مي گردو با عجله مياد به سمتت بدون براش عزيزي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي خندي بر مي گردو نگات مي كنه بدون واسش قشنگي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري گريه مي كني مياد با هات اشك مي ريزه بدون دوستت داره




دروغ و خيانت رو هك كن__ از انسانيت كپي بگير و سند توآ ل كن__ با صداقت و وفا و معرفت چت كن__ از زيباترين خاطره زندگي وب بگير__تو پروفايل قلبت يه قلبه تير خورده بذار و بگو عاشق عشق هستي__و عاشق عشق باشين_در مسنجر قلبت عشق رو اد كن __وبه احساسات زيبايي پي ام بده__غم رو ديلت كن__و واژه بدي رو رينيم كن__براي غرورت آف بزار و بگو بشينه آخه (دنيا دو روزه)



واسه شكستن يه دل فقط يه لحظه وقت مي خواد.اما واسه اينكه از دلش در بياريشايد هيچ وقت فرصت نداشته باشي... ميشه مثل يه قطره اشك بعضي ها رو از چشمت بندازي ، ولي هيچ وقت نمي توني جلوي اشك وبگيري كه با رفتن بعضي ها از چشمت جاري ميشه



زندگي گل سرخي است كه گلبرگهايش خيالي و خارهايش واقعي است .



سادگي را دوست دارم چون با صداقت است هيچ دروغي درآن راه نداردمانندکودکي است که با چشمان معصوم اش به همه نگاه ميکند وبا معصوميت اش هزاران حرف به دنيا ميزند

زندگي کتابي است پرماجرا ، هيچگاه آنرا به خاطر يک ورقش دور مينداز



بخشندگي را از گل بياموز، زيرا حتي ته كفشي كه لگدمالش مي‌كند را هم خوش بو مي‌كند


وقتي که ديگر نبود من به بودنش نيازمند شدم وقتي که ديگر رفت به انتظار آمدنش نشستم وقتي ديگر نمي توانست مرا دوست بدارد من اورا دوست داشتم وقتي اوتمام شد من اغاز شدم و چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگي کردن مثل تنها مردن





عشق نمي پرسه اهل کجايي ، فقط ميگه تو قلب من زندگي مي کني . عشق نمي پرسه چرا دور هستي فقط ميگه هميشه با من هستي . عشق نمي پرسه که دوستم داري فقط ميگه : دوستت دارم

درشهرعشق قدم ميزدم گذرم افتادبه قبرستان عاشقان خيلي تعجب کردم تاچشم کارمي کردقبربودپيش خودم گفتم يعني اين قدرقلب شکسته وجودداره؟يکدفعه متوجه قلبي شدم که تازه خاک شده بودجلورفتم برگهاي روي قبرراکنارزدم که براش دعاکنم واي چي ميديدم باورم نميشه اون قلبه همون کسيه که چندساله پيش دله منو شکسته بود


سرکلاس دو خط سياه موازي روي تخته کشيد!! خط اولي به دومي گفت ما مي توانيم زندگي خوبي داشته باشيم ..!! دومي قلبش تپيد و لرزان گفت : بهترين زندگي!!! در همان زمان معلم بلند فرياد زد : " دو خط موازي هيچگاه به هم نمي رسند" و بچه ها هم تکرار کردند: ....دو خط موازي هيچگاه به هم نمي رسند مگر آنکه يکي از آن دو براي رسيدن به ديگري خود را بشکند !!

عشق تنها براي يک بار مي ايد و براي تمام عمرش مي ايد عشق همان بود که به تو ورزيدم حقيقتا همان يک بار حقيقتا همان يک بار و از بس بدان اويختم تا هميشه همه ي زندگي ام با ان بيش خواهد رفت بس تا هميشه عا شقت مي مانم



اگه روزي شاد بودي، بلند نخند كه غم بيدار نشه و اگه يه روز غمگين بودي، آرام گريه كن تا شادي نااميد نشه اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم هیچ گاه برای امدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من

از کسی که دوستش داری ساده دست نکش. شايد ديگه هيچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن .چون شايد هيچ وقت ،هيچ کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشد


روي تخته سنگي نوشته شده بود: اگر جواني عاشق شد چه کند؟ من هم زير آن نوشتم: بايد صبر کند. براي بار دوم که از آنجا گذر کردم زير نوشته ي من کسي نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بي حوصلگي نوشتم: بميرد بهتر است. براي بار سوم که از آنجا عبور مي کردم. انتظار داشتم زير نوشته من نوشته اي باشد. اما زير تخته سنگ جواني را مرده يافتم...



هر کس به طریقی دل ما می شکند بیگانه جدا دوست جدا می شکند بیگانه اگر می شکند حرفی نیست از دوست بپرسید که چرا می شکند



اي بسته به تارو پودم من لايق عشق تو نبودم عشقي که نهفته در دلم بود در راه محبت تو کم بود



بچه بودم فقط بلد بودم تا 10 بشمرم نهايت هر چيزي همين 10 تا بود از بابا بستني که مي خوا ستم10 مي خواستم مامانو 10 تا دوست داشتم خلا صه ته دنيا همين 10 تا بود و اين 10 تا خيلي قشنگ بود حالا نمي دونم که دنيا چقدره نهايت دوست داشتن چندتاست ده تا بستني هم کفافمو نمي ده خيلي هم طمعه کار شده ام اما مي خوام بگم دوستت دارم مي دوني چقدر؟ به اندازه همون ده تاي بچگي



انقدر از زندگاني دلگير و دلسردم که روزي اگر بميرم مر گ خود را جشن مي گيرم



زندگي شهد گلي است که زنبور زمانه مي مکدش انچه مي ماند عسل خاطره ها ست



هميشه کسي رو انتخاب کن که اونقدر قلبش بزرگ باشه که نخواهي براي اينکه تو قلبش جا بگيري خودت رو کوچک نکني



به چشمانت بياموز ؛که هرکس ارزش ديدن نداردبه دستانت بياموز ،که هرگل ارزش چيدن نداردبه قلبت بياموز که هر کس کنج آن جايي ندارد



اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم



زندگی چیست؟ زندگی مانند اتوبوس شلوغی است که جایی برای نشستن نیست و وقتی خلوت میشود و می خواهی بشینی راننده داد می زند پیاده شوید اخر خط است



در غرور اشک من همیشه یاد تو بود در سکوت سینه فریاد تو بود



چشم وقتی زیباست پرازاشک باشد اشک وقتی زیباست برای عشق باشد عشق وقتی زیباست برای توباشد تووقتی زیبا هستی که برای من باشی و ما هنگامی زیبا هستیم که برای هم باشیم



در این دنیا نکردم من کناهی فقط کردم به چشمانت نگاهی اگر باشد نگاه من گناهی مجازتم کن هر طور که خواهی



زندگی دو روز است یه روز با تو یه روز برعلیه تو ان روز که با توست مغرور نشو ان روزکه برعلیه توست نا امید نشو



می گن قسمت ٬ گفتم نه خواستن ٬ می گن قسمت نباشه خواستن بی ارزشه٬گفتم خب نمی خوام تا قسمت بی ارزش بشه اما...قسمت لعنتی!من خواستم که نخواهم اما نشد و خواستم ٬ ولی قسمت نخواست ومن ازقسمت شکست خوردم وقسمت با ارزش شد و من..



به من ميگفت : آنقدر دوست دارم که اگر بگويي بمير مي ميرم . . . . . . . باورم نمي شد . . . . فقط براي يک امتحان ساده به او گفتم بمير . . . ! سالهاست که در تنهايي پژمرده ام کاش امتحانش نمي کردم



آغوش پارکينگي است که جريمه ندارد !!! بوسه تصادفي است که خسارت ندارد !!! . . . . . چيه دنبالم راه افتادي !؟



دختره از پسره پرسيد من خوشگلم؟گفت نه .گفت دوستم داري؟گفت نوچ؟گفت اگه بميرم برام گريه ميکني؟ گفت اصلا؟دختره چشماش پر از اشک شد. هيچي نگفت:پسره بغلش کرد گفت:تو خوشگل نيستي زيبا ترين هستي.تورودوست ندارم چون عاشقتم. اگه تو بميري برات گريه نميکنم چون من هم می میرم



می رسد روزي كه بي من روزها رو سر كني مي رسد روزي كه مرگ رو باور كني مي رسد كه تنها در كنار قبر من شعر هاي كهنه ام رامو به مو از بر كني



اگه فکر میکنی که رفتنت باعث شکستنم میشه ؛ اگه فکرمیکنی که بعد ازرفتنت اشک میریزم ؛ اگه فکرمیکنی که بانبودنت لحظه هام خالی میشن؛ اگه فکرمیکنی که هرلحظه دلم برات تنگ میشه؛ اگه فکرمیگنی که بی تومیمیرم؛ درست فکرمیکنی تو که میدونی نبودنت رو تاب نمیارم پس بــــــــــــــــــــــــــــــــــمــون



می بخشمت بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی...بخاطر تمام خنده هایی که به صورتم نشاندی نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی...بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی...نمی بخشمت بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی...بخاطر نمکی که بر زخمم گذاشتی...و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی



عشق از دوستی پرسید : تفاوت من وتو در چیه ؟ دوستی گفت : من دیگران را باسلامی آشنا می کنم و تو با نگاهی . من آنها را با دروغ جدا می کنم و تو با مرگ



هيچ وقت دل به كسي نبند چون اين دنيا اونقدر كوچيكه كه توش دوتا دل كنار هم جا نميشه... ولي اگه دل بستيد هيچ وقت ازش جدا نشو چون اين دنيا اوقدر بزرگه كه پيداش نمي كني



وقتي کوچيک بوديم دلمون بزرگ بود ولي حالا که بزرگ شديم بيشتر دلتنگيم ............کاش کوچيک مي مونديم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شديم و فرياد هم که مي زنيم باز کسي حرفمون رو نميفهمه



هميشه فکر کن تو يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني. پس سعي کن به طرفه کسي سنگ پرتاب نکني چون اولين چيزي که ميشکنه دنياي خودته



سيب سرخي رابه من بخشيد و رفت ، عاقبت برعشق من خنديد ورفت ، اشك درچشمان سردم حلقه زد ، بي مروت گريه ام راديد و رفت



خيلي سخته که بغض داشته باشي ، اما نخواي کسي بفهمه ... خيلي سخته که عزيزترين کست ازت بخواد فراموشش کني ... خيلي سخته که سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگيري ... خيلي سخته که روز تولدت ، همه بهت تبريک بگن ، جز اوني که فکر مي کني به خاطرش زنده اي ... خيلي سخته که غرورت رو به خاطر يه نفر بشکني ، بعد بفهمي دوست نداره ... خيلي سخته که همه چيزت رو به خاطر يه نفر از دست بدي ، اما اون بگه : ديگه نمي خوامت



جيرجيرك به خرس گفت: دوست دارم، خرس ميگه: الان وقت خواب زمستانيمونه، بعد صحبت مي‌كنيم. خرس رفت خوابيد ولي نمي‌دونست كه عمر جيرجيرك فقط سه روزه



هر وقت خواستي بدوني کسي دوستت داره تو چشماش زول بزن تا عشق رو تو چشماش ببيني اگه نگات کرد عاشقته . اگه خجالت کشيد بدون برات ميميره . اگه سرشو انداخت پايين و يه لحظه رفت تو فکر بدون بدونه تو ميميره و اگر هم خنديد بدون اصلا دوست نداره



معرفت را باید از سیگار یاد بگیرید , با اینکه که میدونه بعد از اینکه تموم شد زیر پا لهش می کنی ولی بازم تا آخرش به پات می سوزه



سنگ قبر من بنويسـيد خسته بود اهــل زمين نبود نـمازش شــكســته بود بر سنگ قبر من بنويسيد شيشه بود تـنها از اين نظر كه سـراپا شـكســته بود بر سنگ قبر من بنويســـــــيد پاك بود چشمان او كه دائما از اشك شسـته بود بر سنگ قبر من بنويســيد اين درخت عمري براي هر تبر و تيشه، دســــته بود بر سنگ قبر من بنويســــــيد كل عمر پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود




گفتي عاشقمي، گفتم دوستت دارم. گفتي اگه يه روز نبينمت ميميرم، گفتم من فقط ناراحت ميشم. گفتي من بجز تو به كسي فكر نمي كنم، گفتم اتفاقا من به خيلي ها فكر مي كنم. گفتي اگه بري با يكي ديگه من خودمو مي كشم، گفتم اما اگه تو بري با يكي ديگه، من فقط دلم ميخواد طرف رو خفه كنم. گفتي ... ، گفتم... . حالا فكر كردي فرق ما اين هاست؟ نه! فرق ما اينه كه: تو دروغ گفتي، من راستش


















 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 18:28 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

شب عروسيه،آخر شبه،خيلي سر و صدا هست.مي گن عروس رفته تو اتاق

لباسهاشو عوض كنه هرچي منتظر شدن بر نگشته،در را هم قفل كرده.داماد

سراسيمه پشت درراه ميره ،از نگراني وناراحتي ديوونه مي شه.مامان باباي

دختره پشت در داد مي زنند:مريم،دخترم در رو باز كن.مريم جان سالمي؟؟؟

آخرش داماد طاقت نمياره و با هر مصيبتي شده درروميشكنه و ميرن تو.مريم

ناز مامان بابا مثل يه عروسك زيبا كف اتاق خوابيده.لباس قشنگ عروسيش با

خون يكي شده،ولي رو لباش خنده!همه مات و مبهوت دارن به اين صحنه نگاه

مي كنن.كناردست مريم يه كاغذ هست،يه كاغذي كه با خون يكي شده.باباي

مريم ميره جلو،هنوزم چيزي رو كه مي بينه باورنمي كنه،با دستايي لرزون

كاغذ روبرميداره،بازش مي كنه وميخونه:سلام عزيزم.دارم برات نامه

مينويسم.آخرين نامه ي زندگيمو.كاش منوتوولباس عروسي مي ديدي.مگه

نه اينكه هميشه آرزوت همين بود!؟ علي جان دارم ميرم.دارم ميرم كه بدوني

تا آخرش روحرفام ايستادم.مي بيني علي بازم تونستم باهات حرف بزنم.ديدي

بهت گفتم بازم باهم حرف ميزنيم.ولي كاش من حرفاي توراميشنيدم.دارم ميرم

چون قسم خوردم،تو هم خوردي يادته!؟ گفتم يا تو يا مرگ،تو هم گفتي،يادته!؟

علي تو اينجا نيستي،من تو لباس عروسم ولي تو كجايي!؟ داماد قلبم تويي،چرا

كنارم نميايي!؟كاش بودي مي ديدي مريمت چطوري داره لباس عروسيشو

با خون رگش رنگ مي كنه.كاش بودي و مي ديدي مريمت داره ميره كه بهت

ثابت کنه دوستت داشت .حالا كه چشمام دارن سياهي ميرند،حالا كه همه بدنم

داره مي لرزه،همه زندگيم مثل يه سريال از جلوي چشمام ميگذره.روزي كه

نگاهم تو نگاهت گره خورد،يادته!؟روزي كه دلامون لرزيد،يادته!؟روزاي

خوب عاشقيمون،يادته!؟نقشه هاي آيندمون،يادته؟علي من يادمه،يادمه چطور

بزرگترهامون،همونهايي كه همه زندگيشون بوديم پا روي قلب هردومون

گذاشتند.يادمه روزي كه بابات ازخونه پرتت كرد بيرون كه اگه دوسش داري

تنهابروسراغش.يادمه روزي كه بابام خوابوند زيرگوشت كه ديگه حق نداري

اسمشو بياري.يادته اون روزچقدرگريه كردم،تو اشكامو پاك كردي وگفتي

گريه مي كني چشمات قشنگترميشه!ميگفتي كه من بخندم.علي حالا بيا ببين

چشمام به اندازه كافي قشنگ شده يا بازم گريه كنم.هنوز يادمه بابات فرستادت

شهر غريب كه چشمات تو چشماي من نيفته ولي نمي دونست عشق تو،تو قلب

منه نه تو چشمام.روزي كه بابام ما رو از شهر و ديار آواره كرد چون من دل

به عشقي داده بودم كه دستاش خالي بود كه واسه آينده ام پول نداشت ولي

نميدونست آرزوهاي من تو نگاه تو بود نه توودستات.دارم به قولم عمل ميكنم.

هنوزم روحرفم هستم يا تو يا مرگ.پاموازاين اتاق بزارم بيرون ديگه مال تو

نيستم ديگه تو رو ندارم.نمي تونم ببينم به جاي دستهاي گرم تو،دستاي يخ زده ي

غريبه اي تودستام باشه.همين جا تمومش ميكنم.واسه مردن ديگه ازبابام اجازه

نمي خوام.واي علي كاش بودي مي ديدي رنگ قرمز خون با رنگ سفيد لباس

عروس چقدر بهم ميان!عزيزم ديگه ناي نوشتن ندارم.دلم برات خيلي تنگ شده.

مي خوام ببينمت.دستم مي لرزه.طرح چشمات پيشه رومه.دستمو بگير.منم

باهات ميام پدر مريم نامه تو دستشه،كمرش شكست،بالاي سر جنازه ي دختر

قشنگش ايستاده و گريه مي كنه.سرشو برگردوند كه به جمعيت بهت زده و

داغدار پشت سرش بگه چه خاكي تو سرش شده كه توي چهارچوب در يه

قامت آشنا مي بينه.آره پدر علي بود،اونم يه نامه تو دستشه،چشماش قرمزه،

صورتش با اشك يكي شده بود.نگاه دو تا پدر تو هم گره خورد،نگاهي كه

خيلي حرفا توش بود.هر دو سكوت كردند و به هم نگاه كردند،سكوتي كه

فرياد دردهاشون بود.پدر علي هم اومده بود نامه ي پسرشو برسونه بدست

مريم،اومده بود كه بگه:پسرش به قولش عمل كرده ولي دير رسيده بود.حالا

همه چيز تمام شده بود و كتاب عشق علي و مريم بسته شده.حالا ديگه دو تا

قلب نادم و پشيمون دو پدر مونده و اشكاي سرد دو مادر و يه دل داغ ديده

از يه داماد نگون بخت!مابقي هرچي مونده گذره زمانه و آينده و باز هم

اشتباهاتي كه فرصتي واسه جبران پيدا نمي كنند . . .




چقدرســـــــخته هــــــــمه روخط بزنى تابه یه نــــــــفربرسى! غافــــــل

ازایــــــنکه تو لیـــــست اون; اولــــــین كســــــــی باشی كه خطـــــــــ

خوردی!شایدم اصلا تو لیـــستش نبودی!!



چه جوری میشه فرامووشش کرد وقتی اسمش پسورد گوشیته ؟!



همه گفتن:عشقت داره بهت خیانت می کنه

گفتم:می دونم

گفتن:این یعنی دوستت نداره ها

گفتم:می دونم

گفتن:احمق یه روز میذاره میره تنها میشی

گفتم:می دونم

گفتند: پس چرا ولش نمیکنی؟

گفتم:این تنها چیزیه که نمیدونم




گفتی چند تا مهمون دارم.. گفتم بفرمایید تو. مهمونات مثل خودت واسم عزیزن

و مهمونا اومدن به نامهای: تنهایی... حسرت... آوارگی و غم ...گفتی: منو

ببخش می رم ولی زود بر می گردم. رفتی و چه زود منو با مهمونات آشنا

کردی.اون روز بود که تصمیم گرفتم دیگه هیچکس رو به خونه ی دلم راه ندم



وقتی می خوای یه رابطه رو به هم بزنی خب به هم بزن اما لگدکوبش نکن

بزاربرو...اما داغونش نکن..با احساسش، فکرش،اعتمادش وغرورش بازی

نکن چون بعد ازرفتن تو فقط غمگین نمیشه تا سالها باید با یه ترس لعنتی

زندگی کنه و نتونه دیگه به هیچ کس اعتماد کنه حتی برای یه دوستی ساده

اگه می خوای بری برو ولی به نوع رفتنت خوب فکر کن




به سلامتیِ اونـــــــــی که با ما راه نیومــــــــد برای دیگـــــــــران دویــــــــد!




در تنهایی ام به این می اندیشم که در تنهایی اش به من می اندیشد؟





عشقمان بازی حکمی بود که... من از دل مایه گذاشتم و تو از خشت




غیرت دارم روی خاطراتمان برای کسی تعریفشان نمیکنم

فقط تو مرام داشته باش

انکارشان نکن



حلالت میكنم اما هنوزم از تو دلگیرم

تو میخندی و من آروم تو دست گریه میمیرم

حلالت میكنم اما نباید از خودم رد شم

تو گم میشی و من اینجا

تو رو با گریه می بخشم

تقاصه آرزوهامو كجای قصه پس دادی

كه از اوج پریدن ها به خاك گریه افتادی

كجای قصه پرواز چراغ راه رو گم كردم

كه باید اینهمه تنها به سوی خونه برگردم

حلالت میكنم اما به دیروز تو زنجیرم

تو رو گم میكنم وقتی تو دست گریه میمیرم

حلالت میكنم اما نمیتونم كه برگردم

تمومه آرزوهامو تو دنیای تو گم كردم

من از روزایی میترسم كه پشت مرز تقدیرن

از اینكه حتی فرداهام تو دستای تو میمیرن

حلالت میكنم اما هنوزم از تو دلگیرم..





هرگزدستي رونگيروقتي قصد شكستن قلبش را داري هرگز نگو براي هميشه

وقتي ميدوني جدا مي شي درباره احساسات سخن نگواگرواقعا وجود ندارد

هرگز به چشماني نگاه نكن وقتي قصد دروغ گفتن داري هرگز سلامي نده

وقتي مي دوني خداحافظي در ذهنته!






با پول میشه خانه خرید اما آشیانه نه،

رختخواب خرید ولی خواب نه

ساعت خرید ولی زمان نه،

می توان مقام خرید ولی احترام نه،

می توان کتاب خرید ولی دانش نه،

دارو خرید ولی سلامتی نه،

خانه خرید ولی زندگی نه ،

و بالاخره

می توان قلب خرید، ولی عشق را نه








عشق از نظره اس ام اس

عشق یعنی اینکه :

هرsms که بهت می رسه امیدواری اون باشه.

عشق یعنی اینکه :

برای هرکسی میخوای بزنی اشتباهی برای اون میزنی.

عشق یعنی اینکه :

دنبال یه موضوع میگردی که به اون sms بزنی.

عشق یعنی اینکه :

دائم موبایلتوچک میکنی نکنه از اون sms رسیده باشه.

عشق یعنی اینکه :

همش فکرمی کنی موبایلت تو جیبت می لرزه

ولی هی ضایع میشی.

عشق یعنی اینکه :

شبها کهsms هات نمی رسن اعصابت خرد میشه.

عشق یعنی اینکه :

هروقتsmsدیرمیرسه چندباردیگه send میکنی شایدزودتربرسه.

عشق یعنی اینکه :

هرجایی که یه شعر عاشقونه میبینی سریع براش smsمیکنی.

عشق یعنی اینکه :....




دیگر سیگار را برای آرامش نمی کشم سیگار می کشم تا فقط به دود آن خیره

شوم که آرام آرام محو می شود ... ای کاش توام این گونه آرام از زندگی ام

محو میشدی..







کاش همانطور که از شکستن تکه ای شیشه بر میگردی و نگاهش میکنی وقتی

دل مرا شکستی ، یکبار بر میگشتی فقط نیم نگاهی میکردی





نخ داخل شمع از شمع پرسید:چرا وقتی من میسوزم تو هم آب میشی؟شمع گفت

مگه میشه کسی که تو قلبمه بسوزه و من اشک نریزم؟



همیشه فکرکن که توی یک دنیای شیشه ای زندگی می کنی پس مراقب باش به

طرف کسی سنگ پرت نکنی چون اول دنیای خودتو می شکنی.





آشق ! از این به بعد اینگونه بنویسید ! چون همیشه سرش کلاه می رو
 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 17:54 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

درد يعنــي عاشــقانه هــايي که مــينويــســي هــمه را به يــاد عشــقــشانبينــدازد و تو همــچنــان بنــويــسي بــدون اينــکه عــشق کــسي باشــي يا 
 

حــتي در يــاد کــســي...!!!

 

 

رفاقت مثل سنگهای ساحل میمونه اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت،

بعد یکی یکی پرتشون میکنی تو دریا! اما بعضی وقتها سنگهایی پیدا میکنی

که هیچ وقت دلت نمیاد پرتشون کنی تو دریا.





خــــدايــا يــه بُــــر بــه ايــن زنــدگيــمون بــزن شايــد دو تــا حکــم افتــاد

دستمــون که هــر نامــــردي آســش رو بــه رخ مــا نکــشــه





ميــگــرِن دليــل ســردرد هــايــم نــيســت از خــوردن فــکــرهــاي

مســمــوم مــغــزم دلپــيــچه گــرفتــه اســت




گنــــاهش گردن خــــودش... آنــــروز روزه بــــودم كه حســــرت

داشــــتنــش را خــــوردم





در خــيــالــم بــا خــيــالــت بــي خيــال عــالــمــم




خَــطـَـت را كــه عــوض كــردي مــــن مــانــــدم و "دوســتــت دارم" هــايــي

كه هيــچــوقــت دلــيــــور نــشــدنــد.




هــــي غــريــبــه !!! روي كســي دســت گــذاشــتي كه هــمه دنيــاي منــه !!!

بــي وجــدان ايــنــقدر راحــت بهــش نــگو عــزيــــزم...




اي کــاش نبــــودنت را بــــا خــــود بــــرده بــــــودي!




پـــا مي رفـــت

و مــــي رفــت و

مــــــي رفــت غــافــل از

دلــي كه جـــا مــانـــده بود




بــايد بــه بعــضــيا گــفت: گاز نگــير عــزيــزم !!

مــن فــقــط ميخــوام بهــت محبــت کنم، همــــين ...!!!





بعــد از هر بحــث و بگو مگويي، اوني کـه اول مَعذرت خواهي‌ کنه،

شُجـــاع تريـنه... اوني کـه اول مي‌بخشه، قوي ترينه... و .... اوني

کـه زودتر فراموش ميـکنه، خوشبـــخت تريـنه...!!!





اوج دلتــنگــي وقتــيه کــه نــه ميتــوني صداشــو بــشنوي،نــه ميتــوني

ببيــنش ، فقــط بايــــد به عکــسي کــه تــو پــروفايــلش گــذاشتــه نگــاه کنــي





عـــشـــق يـــعنــــــي ايـــنکـــه وقــــــتـــي ميـــخـــواي بخـــوابي يـــه

اس ام اس ازش ميــــــاد حتـــي قبـــل ايـــن کـــه بـــدونـــي چـــي نوشـــته

لبـــخنـــد مـــياد روي لبــــــت… هميـــن که يـــه لحـــظـــه بهـــت فکـــر

مي‌کــــــرده واســـت انــــــدازه يه دنــــــيا مـــي‌ارزه… بــــه ســلـــامتيـش



تویه روزسردبرفی ،بادلم مثل پرنده ،لب حوض کنارنرده،هرچی گشتم جای

گرمی بهترازقلبت ندیدم میشه دوستم داشته باشی؟؟؟آخه بیرون خیلی سرده!!






منو ابر ، تو رو دریا کشیدند / من رو پایین تو را بالا کشیدند /

برای خواهش چشمان من بود / که اینگونه تو رو زیبا کشیدند






گهگاهی سفری کن به حوالی دلت ،

شاید از جانب ما خاطره ای منتظر

لمس نگاهت باشد



در سرزمین خاطره ها اونایی که خوبند همیشه سبزند و اونایی که محبتها و

دوستیها رو بر قلبشان برافراشتند همیشه به یاد می مانند




از درد و دلت فقط درد سهم من شد و دلت سهم دیگری .
 

 

 

دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند ، سلام پادشاه !





حواسم رو هر کجا که پرت می کنم ، باز کنار تو می افته .





ما بدهکاریم به یکدیگر و به تمام ” دوستت دارم” های ناگفته ای که پشت

دیوار غرورمان ماند و آنها را بلعیدیم تا نشان دهیم که منطقی هستیم






بیچاره عروسک دلش میخواست زارزار گریه کنه

، اما خنده رو بر لبانش دوخته بودند






تو رویاهایت جایی برایم باز کن ، جایی که عشق را بشود مثل بازی های

کودکی باور کرد ، خسته شدم از بی جایی!







صبر کن ، برگرد ، چمدان هایمان اشتباه شده ، دلم رو به جای خاطراتت بردی







سراغ از من نمیگیری چی شد افتادم از چشمت؟منم فانوس لبخندت,غرورت

,گریه ات,خشمت اسیرم،خسته ام ،سیرم مرادریاب میمیرم






شمع به پروانه گفت ای عاشق بیچاره فراموش میشی / سوخت پروانه ولی

خوب جوابش رو داد، طولی نمیکشه تو نیز خاموش میشی








زندگی را دوست دارم نه در قفس

عشق را دوست دارم نه در هوس

تو را دوست دارم تا آخرین نفس





گـاهـــي وقـت هـا خـودم هـم نـمـي دانـم چـرا مـي نـويـسـم بـراي کـسـي کـه

هـرگـز نـبـوده است . . . بــراي هـــيـــچ کـــس . . . ! !





مــن از ايــن بــه بعــد بــجاي ايــن جــملــه ها : مواظــب خــودت بــاش

دستــت درد نكــنه خــدا خيــرت بــده سلامــت باشي ...پير شــي جــوون

فقــط يه جــمله ميگــم: "دلــــــــت نشــــــكنه!" چون همه اونها بدون

اين بي فايده ست






ســــخـــت اســـت وقتـــي از شـــدت بـــغـــض گـــلـــو درد بگـــيري و

هـــمـــه بگـــويـــند لبـــاس گـــرم بـــپـــوش !!!






حکـــايت تلـــخيـــست ... مانــــــده ام بــــــراي تــــــــــــو رفتـــــــــه اي

بــــــراي ديـــگـــــــــري …





ماهایی که دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشیم
نه کسی از کنارمون بره حوصله داریم نازشو بخریم که برگرده..
ماها آدمای بی احساسی نیستیم
ماها بی معرفت و نا مردم نیستیم
یه زمانی یه کسایی وارد زندگیمون شدن
که یه سری بــــاورامون و از بین بـــردن





نبـــــــــودنــــــت" دلـــگـــير نيـــســـتم... از اينـــکـــه روزگــــــاري

"بــــــودي"،

                                              دلگـــيــــرم
 

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 22:17 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 21:50 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

:: 4 خبر جديد ::

دو آهنگ جديد / كد هاي پيشواز / كنسرت / نماهنگ صدا و سيما

انتشار سه خبر جديد از علي زيبايي (تكتا) و يك خبر ديگر به ترانه سرايان:

1- دو آهنگ جديد :

آهنگ "بنام" در چند روز آينده منتشر خواهد شد . آهنگساز و ترانه سراي اين قطعه "علي زيبايي" و تنظيم كننده آن "امير حيدري" و نوازنده گيتار "مهراد حسيني" مي باشد . اين آهنگ يكي از بهترين آثار اخير علي زيبايي مي بايد . ( تاريخ دقيق انتشار : به زودي)

آهنگ ديگري نيز چند روز بعد از آهنگ بنالم منتشر خواهد شد كه در اخبار بعدي به اطلاع عزيزان خواهد رسيد

2- كنسرت جديد پنجشنبه هفته آينده برگزار خواهد شد . به محض اطلاع از ساعت و محل برگزاري ، اخبار آن به صورت پيامكي و اينترنتي به اطلاع هواداران خواهد رسيد

سامانه پيامكي نيز در چند ماه اخير فعال نبود كه به زودي فعال خواهد شد . لطفا اگر شماره خود را يك بار وارد كرديد ديگر دوباره وارد نكنيد. چون شماره شما در سيستم ثبت شده است

3- م‍ژده به هواداران :

كد هاي پيشواز آهنگ هاي علي زيبايي در ايرانسل و همراه اول نيز تا دو هفته ديگر منتشر خواهد شد

4- نماهنگ كوه خاموش با صداي علي زيبايي به زودي در برنامه "سفر بخير" از شبكه سه سيما هر روز به مدت يك هفته پخش خواهد شد.

و در آخر...

ترانه سرايان عزيز :

از اينكه در اين چند سال در كنار هنرمند مورد نظرتان بوديد از طرف علي و مديريت سايت و مديريت كلوب هواداران از همگي تشكر ويژه داريم . خيلي از دوستان ترانه سرا با هنرمنداني كار كردند كه همين حالا بسيار پر طرفدار هستند اما مشكلي وجود دارد كه تصميم گرفتيم به اطلاع عزيزان برسانيم

با اين وجود كه در طول اين چند سال ، قريب به دو هزار ترانه توسط ترانه سرايان عزيز ايميل شد اما متاسفانه به دليل اينكه دوستان عزيز ترانه سرا ، شناخت كافي نسبت به خواننده مورد نظر نداشته و تنها علاقه مند بودند ترانه ها توسط علي زيبايي خوانده شود متاسفانه با آنچه كه مد نظر وي بوده تفاوت زيادي از نظر دايره كلمات و ساختار ترانه داشته و خوانده نشده و همان لحظه نيز از اينباكس سايت پاك شد . تنها خواهش ما از شما اين هست كه با شناخت كامل از نياز هنرمندان ترانه سرايي كنيد و با توجه به كارهايي كه تا به حال توسط وي خوانده شده متوجه سبك ترانه ها شويد
 

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 21:5 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 20:41 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

حافظ کنار عکس تو من باز نیت میکنم

انگار حافظ با من و من با تو صحبت میکنم

وقت قرار ما گذشت و تو نمیدانم چرا

دارم به این بد قولیت دیریست عادت میکنم

چه ارتباط ساده ای بین من و تقدیر هست

تقدیر و ویران میکند من هم مرمت میکنم

در اشتباهی نازنین تو فکر کردی این چنین

من دارم از چشمان زیبایت شکایت میکنم

نه مهربان من بدان بی لطف چشم عاشقت

هرجای دنیا که روم احساس غربت میکنم

بر روی باغ شانه ات هر وقت اندوهی نشست

در حمل بار غصه ات با شوق شرکت میکنم

یک شادی کوچک اگر از روی بام دل گذشت

هر چند اندک باشد آن را با تو قسمت میکنم

خسته شدی از شعر من زیبا اگر بد شد ببخش

دلتنگ و عاشق هستم اما رفع زحمت میکنم
 

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 20:23 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

ابتدا بایستی مراد و منظور از واژه رابطه فهمیده شود و سپس معیار و ملاک ما از اینکه به مجموعه‌ای از روابط سالم و به مجموعه‌ای دیگر ناسالم می‌گوییم چیست؟

رابطه واژه‌ای عربی است که در معنای تماس و وصل شدن به کار می‌رود و در گفتار روزمره به مجموعه‌ای از رفتارهایی اطلاق می‌شود که در تماس با یکدیگر ابراز می‌کنیم.

رابطه و برقراری آن با دیگران فی نفسه محکوم به فساد و تباهی نیست و این، هدف و مقصود نهایی و غایی طرفین است که صفت سالم یا ناسالم بودن را به همراه خواهد داشت. این نکته را هم باید متذکر شد که در جوامع مختلف، بنا به نوع فرهنگ و آداب و رسوم و آموزه‌های ملی، تعاریف مختلفی از روابط سالم و ناسالم ارائه می‌شود.

در این نوشتار سعی بر این است تا عوامل زمینه ساز در ایجاد روابط ناسالم میان دختر و پسر مورد بررسی قرار گیرد. این عوامل را می‌توان در چهار بخش طبقه‌بندی کرد:

۱- عوامل درونی و روانی: این عوامل به شرط وجود سایر عوامل، می‌تواند موجبات برقراری روابط ناسالم را فراهم نماید. تفاوت در حالات روحی و روانی و اخلاقی دختران و پسران و علایق و خواسته‌های آنان می‌تواند باعث بروز روابط ناسالم میان این دو شود. تفاوت درونی دیگری که می‌توان نام برد قوه شهوت نهفته در نهاد آدمی است که فی‌نفسه نیروی محرک مثبتی است به این جهت که باعث جذب دو جنس می‌شود و دلیلی است برای رابطه مثبت و زندگی مشترک؛ اما همین نیروی مثبت اگر در جهت نیل به هوسرانی قرار گیرد، تبدیل به بلایی خانمانسوز می‌گردد که نمونه آن در همه جوامع یافت می‌شود.

۲- عوامل اجتماعی: عوامل اجتماعی را به دلیل اهمیت خانواده به عنوان یک اجتماع کوچک و مهمترین اجتماع در رشد و تربیت افراد به دو بخش تقسیم می کنیم: الف) عوامل خانوادگی ب) سایر عوامل اجتماعی

الف) عوامل خانوادگی: خانواده به عنوان اولین کانون رشد و تعالی جوانان در سعادت و شقاوت دختران و پسران نقش کلیدی دارد. اگر خانواده دارای شرایط و احوال خوبی باشد، در امر تعلیم و تربیت فرزند خود موفق خواهد بود. عواملی نظیر بیسوادی، نداشتن آگاهی کافی از روشهای تعلیم و تربیت و عدم ارتباط مناسب والدین با یکدیگر می تواند دلیلی برای بروز روابط ناسالم میان دختران و پسران باشد.

ب) سایر عوامل اجتماعی: علاوه بر عوامل خانوادگی تاثیرگذار بر روابط دختر و پسر، سایر عوامل اجتماعی نیز در سطحی فراتر بر روند رفتار و روابط آنان تاثیر می گذارد. بافت جامعه از لحاظ آداب و رسوم و عادات غالب مردم در قومیتهای مختلف و همچنین روابط مردم در طبقات مختلف جامعه، باعث ایجاد تفاوتها و چالشهای میان افراد شده و زمینه ایجاد یک روابط ناسالم را بوجود می آورد.
۳- عوامل اقتصادی: عوامل اقتصادی را اگر به صورت یک طیف در نظر بگیریم، دو سر این طیف از یک سو فقر و در سوی دیگر ثروت می باشد. هر دوی این اوضاع در تجربیات گوناگون نشان داده که در بیشتر مواقع، دارای عدم روابط سالم است. البته استثنائاتی هم وجود دارد، امّا آنچه مسلّم است، این است که در همه جوامع، از جمله عوامل مهمی که باعث ترویج فساد و فحشا می شود، فقر است. و همچنین گروهی از افراد که دارای ثروت و توانایی مالی زیادند، در صورت وجود سایر عوامل، دارای روابط ناسالمی خواهند بود.

۴- عوامل فرهنگی: با دقت در فرهنگ حاکم بر جوامع مختلف در می یابیم که تفاوتهای زیادی میان این فرهنگ ها وجود دارد و هر کدام از آنها تعریفی از رابطه سالم و ناسالم ارائه داده اند، اما آیا تعریف سالم بودن یک رابطه دلیل بر عدم وجود رابطه ناسالم است؟ مثلا در جواعی که حتی داشتن روابط جنسی میان دختران و پسران به شرط وجود رضایت دختر، یک امر عادی و غیر جرم محسوب می شود، آیا به صرف جرم نبودن این روابط، می توان بر سالم بودن آن صحه گذاشت؟ از سوی دیگر جوامعی که این روابط در آنها جرم محسوب می شود و قطعا از نظر فرهنگی، عملی ناشایست است، راه های جایگزینی را برای ایجاد رابطه صحیح و سالم میان دختران و پسران بوجود می آورد؟ در مجموع می توان گفت برای اینکه بتوان از ایجاد روابط ناسالم جلوگیری کرد، باید عوامل فرهنگی تاثیرگذار را تشخیص داده و البته باید نوع و تفاوت فرهنگ ها را در این راه مد نظر قرار داد..
 

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 20:18 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 بالا رفتن سن ازدواج در سال های اخیر به خصوص در مورد دختران یکی از مشکلاتی است که دغدغه بسیاری از دختران را به دنبال داشته است. در با خانم شفایی، روانشناس و مشاور خانواده در گفت و گو با آژانس خبری روز (دی نا) دلایل و راهکارهای آن را بررسی کرده است.

دختران دانشجو نیاز به ازدواج دارند ولی شرایط ازدواج فراهم نیست، خود دختران چگونه می توانند به بهبود این وضعیت کمک کنند؟

در واقع کل سیستم جامعه است که باید به این وضعیت بهبود ببخشد و خانواده ها نیز هستند که به بهبود این وضعیت کمک می کنند و این اتقاق برای همه ی دختران ما در حال رخ دادن است نه تنها دختران دانشجوی ما شامل حال پسرها هم می شود، بنابر این مسئله ای که وجود دارد نه تنها دختر ها تن به ازدواج نمی دهند بلکه پسر ها نیز از این دایره مستثنی نیستند و در کل نرخ ازدواج برای جوانان پایین آمده است.

موضوع در دو حوزه قابل بررسی است، اول مبحث خانواده هاست که مهم ترین آن سختگیری ها و در خواست های نامعقول و بیش از حدی است که جوانان را با آن مواجهه می کنند که تحت عناوین مختلفی است، که یکی از آن ها کلاس گذاشتن است بر فرض مثال کلاس ما به این نوع از سبک ازدواج نمی خورد، کلاس ما به فلان دختر یا پسر نمی خورد و بحث طبقه اجتماعی است که خانواده ها مطرح می کنند و در جایی دیگر با بالا بردن نرخ مهریه برای پسران و جهیزیه آنچنانی برای دختران مشکلاتی را سر راه جوانان قرار می دهند و می بینیم که پسرهای ما این موضوع را مطرح می کنند که حتما دختری که با آن ازدواج می کنیم می بایست که مال واموال هنگفتی داشته باشد و ما را تا آخر عمر حمایت کند تا نیازی به زحمت و چند شیفت کار کردن نداشته باشیم و طبق این روال حرکت کردن امکان ندارد چون همچین دخترانی در جامعه ما بسیار کم است.

مسئله دیگر که از سوی خانواده ها مطرح می شود بحث معنویات است که رنگ و شکل خودش را از دست داده و بیشتر خانواده ها خوبی را در چارچوب ماشین، خونه و سهم الارث پدری در نظر می گیرند و این باعث می شود که آمار طلاق و اختلافات خانوادگی رو به بالا باشد.

چه راهکاری را برای جهت دهی درست افکار دختران وجود دارد و ذهن دختران را در چه مسیری باید حرکت کند؟

این طرز تفکر در پسران ما کمتر شکل می گیرد چون آن ها حق انتخاب دارند بنابراین دختران ما می خواهند به کار ببرند که احتمال انتخاب شدن را بالا ببرند و از نمونه کار هایی که انجام می دهند این است که اگر چادری هستند مانتویی می شوند، سبک حجاب های آن ها عوض می شود و استفاده کردن از آرایش های صورت ودر کنار آن داشتن ارتباط با پسر ها و به قول خودشان امل بازی را کنار بگذارند. چون جامعه دیگر آن تیپ را نمی پسندد، بنابراین روش خود را عوض می کنند و آن هایی که نمی توانند این کار را بکنند خودشون را محکوم به فنا می دانند.

با این اوصاف راهکارهایی که می توان ارائه کرد این است که ازدواج های سنتی دیگر جواب گو نیست به خاطر این که جوانانی که ارتباطاتشان در جامعه گسترش پیدا کرده دیگر به این نوع ازدواج ها تن نمی دهند و می بینیم که ازدواج های سنتی ما هم که صورت گرفته نیز محکوم به فنا شده است علت آن هم این است که چون خانواده ها آن شخص را انتخاب کرده است احساس علاقه و عشقی در بین آن ها وجود ندارد و ازدواج هایی، که در حال حاضر باب شده است هم نیز آینده خوبی ندارند.

برای حل این مشکل خانواده های ما باید خودشان را به روز کنند و این مشکلات ما ایرانیان است که یا دیروز هستیم یا فردا پس بهتر است که تلفیقی باشیم از سنت و امروزی بودن یعنی ما نمی توانیم جوانان رو در خانه نگه داریم تا کسی پیدا شود و آن ها با هم ازدواج کنند ما می توانیم با ارتباط آن ها با محیط های سالمی که آن ها در جامعه می توانند در آن قرار داشته باشند به مهارت ارتباط با جنس مخالف دست پیدا کنند، و مشکل دیگر که وجود دارد این است که مهارت ارتباط با جنس مخالف را بلد نیستند مثلا در دانشگاه سال اول که وارد می شویم می گوییم من موذب هستم و نمی توانم ارتباط برقرار کنم و در سال دوم اینقدر با جنس مخالف راحت هستیم که دیگر به درس گوش نمی دهیم و در هر دو صورت زیاده روی می کنیم و بهتر است که ما این ارتباطات را به شکل سالم در دانشگا ه ها که مرجع قدرت قانونی و اجتماعی هستند آموزش بدهند.

و نیز نگرش منفی که اخیرا مطرح می شود این است که دختران خوب ما بدون همسر می مانند و در مقابل دختر هایی که خوب نیستند و حریم ها را حفظ نمی کنند وآزادی های بیشتری دارند احتمال انتخاب کردن بیشتری دارند اما، آیا دوام این طور زندگی ها هم برای آن ها بیشتر خواهد بود.

دانش آموزان دختر سوالات زیادی درباره ی مسایل جنسی می پرسند، چرا این اتفاق افتاده، آیا این دغدغه ها نتیجه اقتضائات سنی است یا شرایط اجتماعی بیشترین سهم را دارد؟

نیاز به تشکیل خانواده یک نیاز غریزی است. همانطور که در بین حیوانات وجود دارد در انسان ها نیز نیاز به تشکیل خانواده وجود دارد و نیاز به یک ارتباط جنسی صحیح و هم چنین استقلال فکری و منطقی نیز یک غریزه است و این استقلال با استقلالی که خانواده های ما بیان کرده اند فرق دارد.

خانواده ها اسقلال را در ازدواج کردن می بینند در صورتی که این کاملا اشتباه است و یکی از دلایل اختلافات و طلاق های ما همین می باشد که ما ازدواج را رسیدن به استقلال و آزادی می دانیم، در واقع این استقلال به این معنی است که آزادانه بتوانیم کسانی را درست تحت حمایت و سرپرستی خود بگیرم نه به معنای این که هر کاری می خواهیم بکنیم و نه هرج و مرج طلبی در واقع وابستگی خود را به ریشه خانوادگی مان فراموش نکنیم و با توجه به این مسئله ارتباط های بعدی را رقم بزنیم.

اما در حال حاضر می بینیم که ذهنیت فرزندان ما قطع ارتباط با هر نوع وابستگی است و زیر شاخه تشکیل دادن برای آن ها معنا و مفهومی ندارد و یک هرج و مرج طلبی مطلق رو برای خودشون به وجود آورده اند و با پایه گذاری های نادرستی که خانواده های ما مسبب آن می باشند که مانع برآورده شدن برخی نیازهای غریزی آن ها می شویم.

البته من به طور کل مادیت را نفی نمی کنم مادیات جای خود را دارد و معنویات هم جای خود را دارد و نبایست که با ازدواج با کسی که از نظر مادی از ما بالاتر است کمبود های خود را در زندگی برطرف کنیم و جوانان ما با هم کفر خود ازدواج می کنند همان طور که می بینید، سن بلوغ در فرزندان ما پایین آمده در گذشته رنج بلوغ جنسی و فکری از 9 تا 15 سالگی بوده که آن زمان تا آن سن 15 سالگی دختر ها را شوهر می دادند به طور مثال اگر آب می خواستی تا حس آب خواستن به وجود می آمد یک لیوان پر آب رو به دستت می دادند و نیاز بلافاصله برطرف می شد و قبل از اینکه نیاز به وجود بیاد اون ها ازدواج کرده بودند و بنابراین چون سن ازدواج بالا رفته به اقتضای سنی که بالا رفته باعث می شود که آن ها سوال بپرسند و در گذشته مخفیانه تر سوالات پرسیده می شد اما حالا دوستانه تر و راحت تر می پرسند.

مورد دیگری که به این جریان کمک می کند شرایط اجتماعی و وجود ماهواره هاست که مواجه شدن با این شرایط باعث می شود که هورمون های جنسی آن ها رشد بیشتری داشته باشند هما نطور که می بینید نسل جدید نسبت به نسل قدیم رشد ظاهری بیشتری داشته اند و باز این جریان به خانواده ها باز می گردد و مورد دیگر هم تلفن های همراه و رایانه ها است که بدون آموزش صحیح در اختیار نوجوانان وجوانان قرار می گیرد و در ادامه این امکانات آن ها با افراد بزرگتر از خودشان ارتباط برقرار می کنندچون می ترسند که با کوچکتر از خودشون ارتباط برقرار بکنند.

غیر از یک قشر خاصی که ازاین وسایل در جهت کار استفاده می کنند، برای خیلی از خانواده ها استفاده درست از آن هنوز جا نیفتاده است. ما امکانات را خیلی سریع می گیریم اما فرهنگ صحیح استفاده از آن رو یاد نمی گیریم و تنها در حد چت کردن و ایمیل زدن به هم دیگر یاد گرفته ایم اما استفاده کاربردی از آن را بلد نیستیم و بسیاری از مشکلات روحی و خودکشی هایی که بوجود آمده ناشی از همین ارتباط هایی است که جوانان ما تیشه به ریشه ی خود می زنند تایک ارتباط خیالی رو بدست بیاورند. حاضرند ارتباط مستحکم خانوادگی را قربانی کنند بنابرین رابطه ای صحیح است که هر زمانی که خواست آن ارتبط قطع بشود طرفین احساس سرخوردگی و بازندگی نداشته باشند.
 

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 20:14 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

اي ستاره ها
اي ستاره ها كه بر فراز آسمان
با نگاه خود اشاره گر نشسته ايد
اي ستاره ها كه از وراي ابرها
بر جهان نظاره گر نشسته ايد
آري اين منم كه در دل سكوت شب
نامه هاي عاشقانه پاره ميكنم
اي ستاره ها اگر بمن مدد كنيد
دامن از غمش پر از ستاره ميكنم
با دلي كه بويي از وفا نبرده است
جور بيكرانه و بهانه خوشتر است
در كنار اين مصاحبان خودپسند
ناز و عشوه هاي زيركانه خوشتر است
اي ستاره ها چه شد كه در نگاه من
ديگر آن نشاط ونغمه و ترانه مرد ؟
اي ستاره ها چه شد كه بر لبان او
آخر آن نواي گرم عاشقانه مرد ؟
جام باده سر نگون و بسترم تهي
سر نهاده ام به روي نامه هاي او
سر نهاده ام كه در ميان اين سطور
جستجو كنم نشاني از وفاي او
اي ستاره ها مگر شما هم آگهيد
از دو رويي و جفاي ساكنان خاك
كاينچنين به قلب آسمان نهان شديد
اي ستاره ها ستاره هاي خوب و پاك
من كه پشت پا زدم به هر چه كه هست و نيست
تا كه كام او ز عشق خود روا كنم
لعنت خدا بمن اگر بجز جفا
زين سپس به عاشقان با وفا كنم
اي ستاره ها كه همچو قطره هاي اشك سربدار
سر بدامن سياه شب نهاده ايد
اي ستاره ها كز آن جهان جاودان
روزني بسوي اين جهان گشاده ايد
رفته است و مهرش از دلم نميرود
اي ستاره ها چه شد كه او مرا نخواست ؟
اي ستاره ها ستاره ها ستاره ها
پس ديار عاشقان جاودان كجاست ؟
 

موضوعات
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 66
بازدید هفته : 71
بازدید ماه : 218
بازدید کل : 12958
تعداد مطالب : 154
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1



Alternative content







IranSkin go Up

تماس با ما

با اين دكمه كاري نداشته باشيد!!

بهترين كدها در صبادانلود


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره