عشق؟! & دهکده دانلود
عشق و دوستی... & دانلودpdf-music-clip-narmafzar
درباره وبلاگ


شب سردی ست و هوا منتظر باران است وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من ماه پیشانی من دلبر بارانی من
نويسندگان
یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 17:16 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست                                 


بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست



من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست



غمدیده ترین عابر این خاک منم من

جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست



در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا

مانند کویری که در آن قافله ای نیست



می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس

در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست



شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد

هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 17:15 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست                                            

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ...
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 17:12 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 خالی تر از سکوتم ، از نا سروده سرشار                                                  

حالا چه مانده از من ؟... یک مشت شعر بیمار

انبوهی از ترانه ، با یاد صبح روشن

اما... امید باطل... شب دائمی ست انگار

با تار و پود این شب باید غزل ببافم

وقتی که شکل خورشید ، نقشی ست روی دیوار

دیگر مجال گریه از درد عاشقی نیست

بار ترانه ها را از دوش عشق بردار

بوی لجن گرفته انبوه خاطراتم

دیروز: رنگ وحشت ، فردا: دوباره تکرار

وقتی به جرم پرواز باید قفس نشین شد

پرواز را پرنده ! دیگر به ذهن مسپار

شاید از ابتدا هم تقدیر من سفر بود

کوچی بدون مقصد از سرزمین پندار

از پوچ پوچ رویا ، تا پیچ پیچ کابوس

از شوق زنده بودن... تا خنده ای سرِ دار
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 17:7 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

از زندگی از این همه تکرار خسته ام                                             

از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم

آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز

وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید

از حال من مپرس که بسیار خسته ام...
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 17:4 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 دوست داشتن،                                                                 

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

با لگد...
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 17:3 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

سال تحویل شد و من

تمام دلتنگی هایم رابه جای تو

در آغوش می کشم...

و چقدر جایت در میان بازوانم خالیست...
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 17:1 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

اما تو بگو «دوستي» ما به چه قيمت؟                                              

امروز به اين قيمت، فردا به چه قيمت؟


ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ

این حسرت دریاست تماشا به چه قيمت


يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل

گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت


از مضحكه دشمن تا سرزنش دوست

تاوان تو را مي‌دهم اما به چه قيمت


مقصود اگر از ديدن دنيا فقط اين بود

ديديم، ولي ديدن دنيا به چه قيمت


 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

بعد یک سال بهار آمده، می بینی که؟                                     

باز تکرار به بار آمده، می بینی که؟


سبزی سجده ی ما را به لبی سرخ فروخت

عقل با عشق کنار آمده، می بینی که؟


آن که عمری به کمین بود، به دام افتاده

چشم آهو به شکار آمده، می بینی که؟


حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد

گل سرخی به مزار آمده، می بینی که؟


غنچه ای مژده ی پژمردن خود را آورد

بعد یک سال بهار آمده، می بینی که؟
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:53 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

شب و روزم گذشت به هزار آرزو
نه رسیدم به خویش، نه رسیدم به او                                                 


نه سلامم سلام، نه قیامم قیام
نه نمازم نماز، نه وضویم وضو

دل اگر نشکند به چه ارزد نماز
نه بریز اشک چشم، نه ببر آبرو

نه به جانم شرر، نه به حالم نظر
نه یکی حسب‌حال، نه یکی گفت‌وگو

نه به خود آمدم، نه ز خود می‌روم
نه شدم سربلند، نه شدم سرفرو

همه جا زمزمه است، همه جا همهمه است
همه جا «لاشریک... »، همه جا «وحده... »

نبرد غیر اشک، دل ما را به راه
نکند غیر آه، دل ما را رفو

نشوی تا حزین هله با مِی نشین
هله سر کن غزل، هله تر کن گلو

به سر آمد اجل، نسرودم غزل
همه‌اش هوی و های، همه‌اش های و هو

هله امشب ببر به حبیبم خبر
که غمش مال من، که دلم مال او

هله از جانِ جان، چه نوشتی؟ بخوان !
هله گوش گران! چه شنیدی؟ بگو !

بِبَریدم به دوش، به کوی می‌فروش
که شرابم شراب، که سبویم سبو
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:52 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

منم که تا تو نخوابی نمی‌برد خوابم
تو درد عشق ندانی، بخواب آسوده


ز ریشه کندن این دل تبر نمی‌خواهد
به یک اشاره می‌افتد درخت فرسوده
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:47 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم
تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم
با یادگاری از تبر، از سمت جنگ آمدی گفتم
چه آمد بر سرت؟ گفتی که مَحرم نیستم
مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست
حالا قضاوت کن خودت، من بی‌گناهم! نیستم
با یک تلنگر می‌شود، از هم فروپاشی مرا
نگذار سر بر شانه‌ام، آن‌قدر محکم نیستم
خواندی غزل‌های مرا، گفتی که خیلی عاشقم
اما نمی‌دانم خودم، هم عاشقم هم نیستم
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:45 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

خدایا...!


اندكی نفهمی عطا كن،كه راحت زندگی كنیم!

مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم...!
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:37 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

باید که لهجه کهنم را عوض کنم                                                                            
این حرفِ مانده در دهنم را عوض کنم

یک شمعِ تازه را بسرایم از آفتاب
شمع قدیم سوختنم را عوض کنم
 

هرشب میان مقبره ها راه می روم
شاید هوای زیستنم را عوض کنم
بردار شعر های مرا مرهمی بیار
بگذار وصله های تنم را عوض کنم

بگذار شاعرانه بمیرم از این سرود
از من مخواه تا کفنم را عوض کنم

من که هنوز خسته باران دیشبم
فرصت بده که پیرهنم را عوض کنم
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:33 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

بچه که بودم                                                                                   


از جریمه های نانوشته که بگذریم

سلمانی و ساعت و سیب

سکه و سلام و سکوت

و سبزی صدای بهار

هفت سین سفره ی من بود

بچه که بودم

دلم برای آن کلاغ پیر می سوخت

که آخر هیچ قصه ای به خانه نمی رسید

بچه که بودم

تنها ترس ساده ام این بود

که سه شنبه شب آخر سال

باران بیاید

بچه که بودم

آسمان آرزو آبی

و کوچه ی کوتاهمان

پر از عبور چتر و چلچراغ و چلچله بود
 

ن.پارسا 

 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:32 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

از خانه که می آیی
یک دست مال سفید
پاکتی سیگار
گزیده شعر فروغ
و تحملی طولانی بیاور
احتمال گریستن ما بسیار است ....
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 عـاصی شدم ، بریـده ام از اینهمه عـذاب

از گـریـه هـای هـرشبـه ام روی رختـخواب

ده سال مـی شود کـه بـرایـم غـریبـه ای

ده سال مـی شود کـه خـرابـم...فقـط خـراب

شایـد تـو هـم شبیـه دلـم درد می کشی

شاید تـو هـم همیشـه خـودت را زدی بـه خـواب

از مـن چـه دیـده ای کـه رهـایـم نمی کنـی؟

جـز بیقـراری و غـم و انـدوه و اعتصـاب؟

جــز فکـرهـای منفـی و تصمیـم هـای بـد

جـز قـرصهـای صـورتـی ضـد اضطـراب؟

اصـلا تـو بـهترین بشـری!!مـن بـدم بـدم!

بگـذار تـا فرو بـروم تــــوی منــجلاب
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:30 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

... ... باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:29 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

دنبال وجهی می گردم
که تمثیل تو باشد
زلالی چشم هات
بی پایانی آسمان
مهربانی دست هات
...
نوازش گندمزار
و همین چیزهای بی پایان.
نمی دانستم دلتنگیت
قلبم را مچاله می کند
نمی دانستم وگرنه
از راه دیگری
جلو راهت سبز می شدم
تمهیدی، تولد دوباره ای، فکری
تا دوباره
در شمایلی دیگر
عاشقت شوم.
گفته بودم دوستت دارم؟
  

            دوست دارم
 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:25 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 روزگار بر خلاف آرزوهایم...


سال ها تکراری تر از همیشه

و لحظه هایی که

که می گذرد

اما به سختی

بهار پائیز گونه ام مبارک




 

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 16:7 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

در شب کوچک من , افسوس                                                                                 
باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست

گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی مینگرم 
من به نومیدی خود معتادم


گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟

در شب اکنون چیزی میگذرد
ماه سرخست و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است                              
ابرها , همچون انبوه عزاداران
لحظهء باریدن را گوئی منتظرند

لحظه ای
و پس از آن , هیچ
پشت این پنجره شب دارد میلرزد
و زمین دارد
باز میماند از چرخش
پشت این پنجره یک نا معلوم
نگران من و تست


ای سرا پایت سبز
دستهایت را چون خاطره ای سوزان
در دستان عاشق من بگذار
ولبانت را چون حسی گرم از هستی
به نوازش لبهای عاشق من بسپار
باد ما را با خود خواهد برد
باد ما را با خود خواهد برد
 

 

 

چهره این ورزشکار مشهور فرانسوی قبلا هم مورد توجه رسانه‌های مختلف فرانسه قرار گرفته بود که در المپیک 2012 هم از این بابت مورد توجه هم قرار گرفته است.

 

عکس بلند ترین و زیباترین یال اسب دنیا

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

هرگز بینی هایشان عمل کرده نیست !

موهایشان خدادادی طلائی است و مادر زادی مش داره !

وقتی از کنار هم رد میشن هرگز به هم چپ چپ نگاه نمی کنند!

تمام زیور آلاتشان طلاوجواهرات اصل است!

تا قبل از ازدواج هر گز ابروهایشان را بر نمی دارند!

بدون اجازه خانواده شان هیچ جا نمیرن !

وقتی باهاشون دوست شدی هفته دوم باید بری خواستگاری!

همیشه سر به زیر هستن و به هیچ غریبه ای نگاه نمی کنند
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 20:26 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..

6 صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .

7صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت 12 ظهر کلاس داره!!!!!!!!

8 صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم 18 کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…

9صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)

10 صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .

11 صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون 19 تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .

12 ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه - صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … )

1 ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از 1.5 ساعت که قضیه خواستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .

2 ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!

3 ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!

4عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.

5 عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.

6 عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.

7 عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.

8 غروب: دختر در حال پیاده شدن از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره.

9 شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)

10شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟!

2شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.

5 صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره sms داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!! و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 20:25 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 پسرا در سنین مختلف..

در ۱۸ سالگی بزغاله

در ۲۸ سالگی گوساله

در ۳۸ سالگی نخاله

در ۴۸ سالگی تاپاله

در ۵۸ سالگی مچاله

در ۶۸ سالگی زباله



شباهت پسر با آدامس میدونین چیه؟

پسر مث آدامسه اگه بهت بچسبه جدا شدنش با خداست

پسر مث آدامسه اولش شیرینه بعد بیمزه میشه

پسر مث آدامسه اگه زیاد باهاش گرم بگیری وا میره

پسر مث آدامسه مسلما یه بسته آدامس بهتر از یه دونشه

پسر مث آدامسه نهایتا باید بره تو سطل آشغال

کجان پسرا که از خودشون دفاع کنن؟




 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 20:23 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

یکی پسرا مهربونند یکی خرس مهربون

یکی پسرا قشنگ راه میرند یکی تنسی تاکسی۲

یکی موهای پسرا قشنگه یکی آنه شرلی

یکی خونه شما (پسرا ) قشنگه یکی خونه مادربزرگه

یکی پسرا سفیدند یکی سفید برفی

یکی گوشهای پسرا قشنگه یکی گوشهای زی زی گولو

یکی پسرا خوشگلند یکی پلنگ صورتی

یکی پسرا زبلند یکی ملوان زبل

یکی ما و پسرا ا با هم خوبیم یکی تام وجری


ویژگی پسرای ایرونی



۱.چشمشون بیشتر از عقلشون کار میکنه.

۲.تا یه دختر خوشکل میبینن مثل یه جوجه ای که مامانشو گم کرده باشه بیوفتن دنبالش.

۳.چشمک جز تیک عصبیشونه.

۴.اصولا هفته ای یه بار شکست عشقی میخورن.

۵.اگه یه روزت تیکه نندازن یا کرم نریزن زیبونشون میخ در میاره

۶.دوست دارم جز حرفیه که فقط باهاش بازی میکنن

۷.زبون باز ترین و پاچه خوارترین موجودات روی زمین هستن.

۸.میخوان دختر فقط ماله خودشون باشه اما خودشون ماله همه.

۹.سیگاری شدن.

۱۰.و بدتر از اون بعضیاشون توسط رفیقای ناباب معتاد میشن.

۱۱.درست کردن مدل های موی عجیب و غریب!

۱۲.رفتن با دوشیزه ای مکرمه به پارک

۱۳.حمالی کردن

۱۴.دادن علامت های نامربوط


 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 20:20 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

 يك دختر خوب موقع راه رفتن به 1000 تا پسر فكر نمي كنه

يه دختر خوب واسه ادعاي بزرگي سيگار نمي ذاره لاي لبش ،قليون نمي كشه و ادا در نمياره

يه دختر خوب تفاوت بين خودش و يك ميمون رو درك مي كنه و اينقدر بازي در نميياره

يه دختر خوب هیچوقت زودتر از اینکه از شیر بگیرنش عاشق نمیشه

یه دختر خوب بیشتر از 3 ساعت توی حموم نمیمونه

یه دختر خوب به خاطر بعضی مسائل چترش را باز نمی کنه

یه دختر خوب وقتی بلد نیست رانندگی کنه چرا باید زور بزنه و با گل پسرا کل کل کنه

یه دختر خوب توی روی مامانش وانمیسته و به خاطر قراری که داره (و سرکاره) 100000 تا دروغ نمیگه

یه دختر خوب از مثلاً 6 ساعت وقت کلاس خودش 5 ساعتش رو نمی پیچونه

یه دختر خوب یواشکی دست تو جیب باباش نمیکنه

یه دختر خوب به خاطر اینکه بهش گفتن بی ادب گریه نمی کنه

یه دختر خوب جو نمیگیرتش و زود خودشو مثل بنگاهها به نمایش نمیزاره

یه دختر خوب دستمال دماغ باباشو برنمی داره بندازه رو سرش مثل روسری

یه دختر خوب عقده هاش رو با فرار از خونه خالی نمی کنه

یه دختر خوب با همسایشون که خوشگل تره لج نمیشه

یه دختر خوب به خاطر پوست و رنگ بدنش که پر از جوش و ککه باباشو اونقدر تو خرج نمی ندازه

یه دختر خوب وقتی بهش نگاه نمی کنن خود نمایی نمیکنه (به راههای مختلف) باز هم نکته تستی

یه دختر خوب باباش هر چی بگه گوش می کنه نمیاد پیش مامانش ننه من غریبم بازی درآره

یه دختر خوب بیشتر از 10 دقیقه توی WC نمی مونه (نکته مهمتر از کنکور)

یه دختر خوب هیچوقت بدون گواهینامه رانندگی نمیکنه که بعدش که گرفتنش اشک تمساح بریزه

یه دختر خوب به خاطر منافع خودش حق خواهرش رو ضایع نمی کنه

یه دختر خوب وقتی معنی ترانه های خارجی رو نمیدونه مجبور نیست که واسه کلاس اونا رو گوش بده

یه دختر خوب توی قرار با پسر کلاس زورکی نمی آد و پدر کارمند بیچاره اش رو مدیرعامل و رئیس قلمداد نمی کنه


یه دختر خوب وقتی از پسری خوشش اومد و داشت از حسودیش می ترکید 10000 تا عیب و ایراد روی پسر نمی زاره

یه دختر خوب شب زود نمی خوابه که صبح زود بیدار بشه که بتونه صافکاری و نقاشی کنه

یه دختر خوب خودش رو زوری توی دل کسی نباید راه بده

یه دختر خوب برای اینکه مورد توجه قرار بگیره اسمشو عوض نمیکنه (صغرا= هانی - کبری= مانی)

یه دختر خوب برای اینکه توی مهمونی تحویلش بگیرن قیافه نمیگیره و ادای آدم پولدارارو در نمیاره

یه دختر خوب پشت سر حتی حیوانات هم غیبت نمی کنه

یه دختر خوب از دماغ فیل نمی افته که نه؟

یه دختر خوب از اجرای هر گونه قرقره بازي( جت اسکی اسکیت و امثال اون ) در مقابل پسرها خودداری می کنه

یه دختر خوب با 25897 نفر که تیریپ نمیریزه

یه دختر خوب اولاً دوچرخه سواری نمی کنه حالا می خواد بکنه بكنه جنبه هم داشته باشه

یه دختر خوب توی مسافرت به خاطر کسی که روش کلید کرده، باباشو توی منگنه قرار نمی ده که بابا تندتر برو!

یه دختر خوب عکسهای پسر خوشگلا مانند حمید گودرزی شادمهر عقیلی و … محمدرضا گلزار رو به در و دیوار اتاقش نمی چسبونه)

یه دختر خوب سوار هر ماشینی نمیشه پیکان 47 و امثال آن

یه دختر خوب وقتی لباس آنچنانی برای خودنمایی ندارد از همسایگانش قرض نمی کنه

یه دختر خوب راه به راه از اون کوفتیا نمیماله که فردا هم سرطان بگیره و انتظار ترحم داشته باشه

يه دختر خوب به خاطر چشم و هم چشمي با دوستاش خودشو نمی كشه تا يك رشته مزخرف در يك دانشگاه در پيتي قبول بشه ، به جاش استعدادش رو در جاهاي ديگه امتحان مي كنه




 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 14:20 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

با سلام

چه زبانی را انتخاب کنم؟

کدام زبان برنامه‎نویسی خوب است؟

چه زبانی بهتر است؟

بسیاری از افراد در پیام‎ها و نظرات ارسالی خود سوالاتی از این دست داشته‎اند که نمی‎توان به آن پاسخ یکسانی داد و البته هر فردی هم توصیه‎هایی در این رابطه دارد از دیدگاه‎های متفاوتی این سوالات بحث شده است. من هم تصمیم گرفتم برای پاسخگویی به سوالات این عزیزان اینجا پستی بزنم و این سوالات را از منظر متفاوتی پاسخ دهم.

امیدوارم از این مطلب استفاده مورد نظر را ببرید. نکته آغازی اینکه هر زبانی برای منظوری خاص طراحی شده است بگذریم که در ایران اکثر برنامه‎نویسان از یک زبان برای نوشتن تمام برنامه‎های سفارش شده خود استفاده می‎کنند اما هر زبان مزایا و معایبی دارد که قبلا در پستهایی به آن اشاره کرده‎ام لیک این مطلب هم معیارهای انتخاب را برای هر شخص مطرح می‎نماید.

در مورد انتخاب زبان برنامه‎نویسی برای یادگیری چندین روش هست که با پاسخ دادن به سوالات زیر می‎تونی به جوابت برسی.‎تونی به جوابت برسی.

قبل از اینکه سوالات رو بنویسم باید این مساله رو عرض کنم که توی وب با جستجو می‎تونی نظراتی رو برای برنامه‎نویسی ببینی اما این نظرات اکثرا دید یک سری برنامه‎نویس هست که به زبان خودشون (زبانی که با اون برنامه‎نویسی می‎کنن) تعصب خاصی دارند اما شما برای اینکه تصمیم درستی بگیری باید حتما نظرات موافق و مخالف رو با هم در مورد زبانهای برنامه نویسی بخونی که این خیلی مهمه و بدون پیش‎فرض‎های ذهنی و تعصب در مورد آینده تصمیم‎گیری کنی.
 

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : abbaskazemi naini.k

یکی از نویسندگان و متفکران کامپیوتری محبوب من جول اسپالسکی است، او مقاله معروفی دارد که آغاز سال ۲۰۰۵ یعنی ۳ سال پیش نوشته است که متن کامل آن را باهم مرور می کنیم
اگر از برنامه نویسی لذت می برید خدا را شکر کنید زیرا از جمله محدود افراد بسیار خوش شانسی هستید که با انجام دادن کاری که دوستش دارید می توانید زندگی خوبی بسازید. بیشتر مردم اینقدر خوش شانس نیستند. این ایده که “عاشق کارتان باشید” مفهومی کاملا نو است. در گذشته مردم فکر می کردند که کار چیزی ناگوار است که انجامش می دهید که پول در بیاورید تا با آن کاری را که واقعا دوست دارید انجام دهید ، آنهم پس از بازنشستگی در سن ۶۵ سالگی به این شرط که پول لازم را داشتید و بیش از حد پیر و ناتوان نشده بودید و زانوها و چشم سالن داشتید و می توانستید بدون اینکه نفستان بند آید بیست قدم را بروید و هزار اما و اگر دیگر.
 

 فردي كه دنياي كامپيوتر مديون زبان طراحي شده ي بسيار بزرگ اونه.


كسي كه همه ي برنامه نويسا با زبان اون به بزرگي رسيدن.

كسي كه سيستم عامل ها رو با زبان اون بازنويسي كردن( به غير از سولاريس solaris).

...

و شايد بتوان او را مخترع چرخ در دنياي كامپيوتر بناميم.

به هر حال روحش شاد...

دنیس با دنیا هم خداحافظی کرده

خداحافظي دنيس

اميدواريم دنيا ( مخصوصا دنياي كامپيوتر افرادي مثل دنيس باز هم به خودش ببينه).

منبع: سايت برنامه نويس http://barnamenevis.org
 

موضوعات
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 66
بازدید هفته : 45
بازدید ماه : 192
بازدید کل : 12932
تعداد مطالب : 154
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1



Alternative content







IranSkin go Up

تماس با ما

با اين دكمه كاري نداشته باشيد!!

بهترين كدها در صبادانلود


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره


آيکـُن هاي ِ دختره